فراموش کردم
رتبه کلی: 342


درباره من
«« الهه »» (emadvahdan )    
آلبوم: عارفانه
 
عنوان: عاشق...
عاشق...
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 290 بازدید امروز: 290

این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
2
PARYAARANG(LILO )
۹۹/۰۱/۱۵ - 15:23

شما لطف دارین ....ولی من مشکللی ندارم.

بعله با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هرچه خواهی کن
کاملا قبول دارم .


باهاتون موافقم
ولی افتادن از چشم خداروهم موافقم
قریشی(arksava )
۹۹/۰۲/۰۴ - 13:17
:
مهران-اشرفی(mehranAshrafi )
۹۹/۰۲/۲۱ - 17:19
لاله 5(kosar95 )
۹۹/۰۲/۲۲ - 12:12
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۹۹/۰۷/۲۳ - 14:24
بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
عباس سورانی(zoolfaghar1 )
۹۹/۰۹/۲۳ - 20:26
PARYAARANG(LILO )
۹۹/۰۹/۲۶ - 16:46
دنیای این روزهای ما انسان ها جور عحیبی شده است ؛ چیزی ست شبیه یک کابوس ، چیزی شبیه یک نمایش نامه با پایانی تلخ...هر طرف را نگاه میکنیم دلتنگی و پژمردگی موج میزند ؛ هیچ کس یارای " بودن " را ندارد ؛ انگار همه در پی رفتن اند ، اما به کجا ؟ مقصد را نمی دانند...!!پای درد و دلشان که می شینی همه از یک درد مشترک میگویند ؛ دردی که انگار همه مان حس کردیم و حتی با آن زندگی را طی کرده ایم...سخن از درد شد ؛ یاد جمله ای از " هدایت " عزیز افتادم که سرآغاز " بوف کور " را بدان آراسته است :" در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. " (صادق هدایت) با گذشت زمان وقتی هر روز به تقویم عمری که گذشت اضافه می شود ، این بار تجربه است که پشت انسان ها راکمی خمیده می کند و این خمیدگی به حجم این تجربه ها بستگی دارد . اما یک تجربه می تواند سنگین، گران، تلخ، دردناک و احساسی از این دست باشد. اما گاهی از میان این تجربه ها با بار احساسیشان یک یا چند تجربه ی آن بخصوص است که اصولا این تجربه ها به لحاظ تاثیرات روحی در زندگی صاحب تجربه نقاط عطف به حساب می آیند. اما بار احساسی این تجربه گاهی در فرد بسیار تاثیرگذارتر از بار آموزشی آن است و درد درون انسان ها شاید از این تجربه نشات می گیرند. "درد" نه از نگاه جسمی آن بلکه با توجه به روح آن چیزی ست که هیچگاه به آن توجه نشده است در انسانی که از سه وجه جسم، روان و روح می تواند مورد کندو کاو قرار بگیرد. این تجربه ها هستند که چون کاملا ملموس بوده صاحب خود را چنان دچار حب و بغضی می کند که ناباورانه به آن می نگرد و به پختگی وی می انجامد. این تجربه ها با احساس غم و تخریب می تواند همان "درد" باشد. گاهی چنان سهمگین و بی رحم که نفس را میبرد و کلام دیگر یارای تعریف ابعاد آن نیست تا زمانی که کمی در صاحبش رسوب کند گاهی در سر (مغز) و گاهی در دل(قلب). به قول آن یکی که گفته است : " شاید این جهان مکثی باشد میان یکی بود...یکی نبود " ؛ انگار قصه آغاز شده است ولی ادامه اش طولانی ست ، هر کس آهنگ خودش را میزند ، هر کس دیالوگ خودش را میگوید و خیلی وقت ها هم دیالوگ ها و شخصیت ها تکراری میشوند... ایمان نمی آوریم به بشارت غمگین شاعره ای که آغاز فصلی سرد را نوید میداد... ما نمرده ایم ...ما پیوسته در حال مردنیم در هوای آغشته به مرگ رنگها.....و قتی دوستی های بی دلیلمان به جرم صداقت گردن زده می شوند... و عجب آشفته بازاری شده است این دنیا...
pariyaarang(parni )
۹۹/۱۰/۰۱ - 16:12
دنیای این روزهای ما انسان ها جور عحیبی شده است ؛ چیزی ست شبیه یک کابوس ، چیزی شبیه یک نمایش نامه با پایانی تلخ...هر طرف را نگاه میکنیم دلتنگی و پژمردگی موج میزند ؛ هیچ کس یارای " بودن " را ندارد ؛ انگار همه در پی رفتن اند ، اما به کجا ؟ مقصد را نمی دانند...!!پای درد و دلشان که می شینی همه از یک درد مشترک میگویند ؛ دردی که انگار همه مان حس کردیم و حتی با آن زندگی را طی کرده ایم...سخن از درد شد ؛ یاد جمله ای از " هدایت " عزیز افتادم که سرآغاز " بوف کور " را بدان آراسته است :" در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. " (صادق هدایت) با گذشت زمان وقتی هر روز به تقویم عمری که گذشت اضافه می شود ، این بار تجربه است که پشت انسان ها راکمی خمیده می کند و این خمیدگی به حجم این تجربه ها بستگی دارد . اما یک تجربه می تواند سنگین، گران، تلخ، دردناک و احساسی از این دست باشد. اما گاهی از میان این تجربه ها با بار احساسیشان یک یا چند تجربه ی آن بخصوص است که اصولا این تجربه ها به لحاظ تاثیرات روحی در زندگی صاحب تجربه نقاط عطف به حساب می آیند. اما بار احساسی این تجربه گاهی در فرد بسیار تاثیرگذارتر از بار آموزشی آن است و درد درون انسان ها شاید از این تجربه نشات می گیرند. "درد" نه از نگاه جسمی آن بلکه با توجه به روح آن چیزی ست که هیچگاه به آن توجه نشده است در انسانی که از سه وجه جسم، روان و روح می تواند مورد کندو کاو قرار بگیرد. این تجربه ها هستند که چون کاملا ملموس بوده صاحب خود را چنان دچار حب و بغضی می کند که ناباورانه به آن می نگرد و به پختگی وی می انجامد. این تجربه ها با احساس غم و تخریب می تواند همان "درد" باشد. گاهی چنان سهمگین و بی رحم که نفس را میبرد و کلام دیگر یارای تعریف ابعاد آن نیست تا زمانی که کمی در صاحبش رسوب کند گاهی در سر (مغز) و گاهی در دل(قلب). به قول آن یکی که گفته است : " شاید این جهان مکثی باشد میان یکی بود...یکی نبود " ؛ انگار قصه آغاز شده است ولی ادامه اش طولانی ست ، هر کس آهنگ خودش را میزند ، هر کس دیالوگ خودش را میگوید و خیلی وقت ها هم دیالوگ ها و شخصیت ها تکراری میشوند... ایمان نمی آوریم به بشارت غمگین شاعره ای که آغاز فصلی سرد را نوید میداد... ما نمرده ایم ...ما پیوسته در حال مردنیم در هوای آغشته به مرگ رنگها.....و قتی دوستی های بی دلیلمان به جرم صداقت گردن زده می شوند... و عجب آشفته بازاری شده است این دنیا...
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۹۹/۱۰/۱۸ - 16:16
بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
aliarang(aliarang )
۹۹/۱۲/۰۶ - 14:35

بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
pariyaarang(parni )
۰/۰۲/۰۵ - 20:03

بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
pariyaarangahar(paryaarang )
۰/۰۴/۰۸ - 15:56
آرزو کنیم حال همه خوب باشد خیابان, پر باشد از عابران سر خوشی که نه غصه‌ای برای خوردن دارند، نه مشکلی برای حل نشدن، نه دلیلی برای گوشه گیری و تنها بودن. عابرانی که سرخوش و آسوده از کنار هم عبور می‌کنند و می‌خندند، از ته دلشان می‌خندند. آرزو کنیم حال همه خوب باشد به خوبیِ عطر یاس کوچه‌باغ‌های قدیمی به خوبی دو روز مانده به عید زمان کودکی و به خوبی همان روزی که آرامش و عشق؛ به خیابان‌های این شهر، برگردد...
ندا راستی(nedajoon )
۰/۰۴/۱۶ - 07:38
مهدی ارنگ(mehdi-ARANG )
۰/۰۵/۰۷ - 10:53
یکی تعریف می کرد: چند مدت پیش حالم خیلی بد بود و دچار افسردگی شدیدی شدم. همه می گفتن برو پیش روانشناس و خود تو درمان کن. ولی هر جا رفتم وضع بدتر شد و روز به روز افسرده تر و نا امید تر می شدم. به توصیه یکی از آشنایان ،به دیدن یکی از علما رفتیم بعد از مدتی انتظار مسئول دفتر ایشان توصیه مکتوب حاج آقا را به دستم دادند. نامه را باز کردم نوشته بودند : *فقط (ترکیه)* باورم نمی شد برام ترکیه رو تجویز کرده باشه ولی با ناامیدی و یاس زیاد، بار و بندیل سفر رو بستم و راهی استانبول و آنتالیاشدم . جاتون خالی خیلی خوش گذشت. اصلاً از این رو به اون رو شدم. افسردگی که رفت، تازه انگار ده سال جوون تر و شاداب تر شده بودم. بعد از چند روز انگار اصلاً خودم نبودم. چقدر اونجا توی دلم برای این عالم بزرگوار دعا و ثنا فرستادم. بعد از برگشت از سفر تصمیم گرفتم برای قدردانی و دیدار بروم خدمت این عالم بزرگوار، بعد از سلام و احوالپرسی گفت ماشاالله خیلی روحیه ات عوض شده.میبینم که خیلی سرحال شدی! گفتم : بله ،از لطف شماست و نسخه خوب شما عالم بزرگ رو به حاضرین در اتاق کردند و گفتند: درسته، احسنت. *تزکیه* در دین ما خیلی سفارش شده ، مصداق روشنش همین جوان هستش که با تزکیه نفس و خویشتن داری از پوچی و افسردگی نجات پیدا کرده. با شنیدن اسم «تزکیه» اول جا خوردم ولی بعدش خودم رو جمع و جور کردم تا کسی متوجه نشه که چه سوتی دادم. خدا رو شکر کمبود یه نقطه ، اثر خوبی توی زندگی من داشته و واقعاً حالم رو دگرگون کرده. دست ایشون درد نکنه
PARYAARANG(LILO )
۰/۰۷/۰۷ - 18:36
بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
PARYAARANG(LILO )
۱/۱۱/۰۱ - 21:59

بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
pariyaarang(parni )
۱/۱۱/۰۱ - 21:59

بیشتر با من بمان... بودنت آخرین ماشه ی آخرین سرباز این سنگرست بودنت آخرین قطره ی آب، پشت این سد پر پیکرست بودنت حرف نیست، بحث نیست، می شنوی؟ بودنت یک ترانه از زبان نرم این پنجره هاست یک نسیم خنکست از آبشار موی تو یک غزل از فال حافظ، زیر هر ابروی تو یک گلستان خفته در این شعله زار بوی تو... بودنت انگیزه ی تغییرست، تغییر فکر، تغییر درد و دغدغه، تغییر آرزو، تغییر سلیقه، حتی تغییر لحن و وزن یک شعر، اصلا چه فرقی میکند با چه زبان و سبکی، با رعشه های محسوس یا نامحسوس در صدایت بگویی دوستت دارم؟ دوستت دارم های ساده ی چهار بخشی ما، میتواند هر چهار گوشه ی دنیای کسی را پر کند، که یک روز در چهار راه شلوغی از این شهر، زیر چراغ قرمز بی ثانیه شماری، بی مهابا در آغوشمان بگیرد و بگوید: زندگی از این زیباتر هم می شود مگر؟
PARYAARANG(LILO )
۳/۰۳/۰۲ - 11:38
شما لطف دارین ....ولی من مشکللی ندارم.

بعله با خدا باش پادشاهی کن بی خدا باش هرچه خواهی کن
کاملا قبول دارم .


باهاتون موافقم
ولی افتادن از چشم خداروهم موافقم
فرشاد نوروزی ابدی(farshad- )
۳/۰۵/۲۲ - 15:40
{(3)}
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (2)