از هرم عطش ذوب دل خاتم شد، در هفت سما اقامه ی ماتم شد ...
أَلسَّلامُ عَلَی الدِّمآءِ السّآئِلاتِ
سلام بر آن خون های جاری...
می گویند خون که از تن برود جان را با خویش می برد...
اما خونی که به آسمان ها رسید و رنگ خورشید را سرخ گون کرد
قرن هاست؛ جانها را احیا می کند...
و آن را که، خون تو جان آفرین شد، از مرگ چه باک، که زنده است به عشق تــــو...
بوی سیب سرخ حوا، بهشت را از آدم ربود و به خاکش کشید...
اما، بوی سیب عشق تو...
افلاک را در دلــــــــِ اهل زمین رویاند...