«در دوران اسارت نوروزهای متفاوتی را تجربه کردیم. رسوم ایرانی را به شکلی خاص و کاملا متفاوت با خانه هایمان به جا میآوردیم. در این میان مهمترین رسم نوروز به نام سفره هفت سین را با ادبیات اردوگاههای اسارت میچیدیم. مثلا سال اول دیدیم اقلام مشهور برای سفره هفت سین را نداریم. سفرهای پهن کردیم و از لوازمی که با سین شروع میشد برای تکمیل سفرهمان استفاده کردیم. لوازمی همچون سیم خاردار و سنگ و...
سال دوم گفتیم ابتکاری در چیدن سفره هفت سین به کار ببریم تا حال و هوای عیدمان کمی تغییر کند. این بار گفتیم به نیت پیامبر اسلام(ص) و نسل پاکش برای اقلام هفت سین از هفت نفر سید استفاده کنیم. بنابر این در اردوگاه میان اسرا سیدها را جمع کردیم و منظم وسط سفره نشاندیم. تعداد سیدهای اردوگاه شش نفر بیشتر نبود و ما یک سین کم داشتیم. بچهها به من گفتند فلانی اول فامیل تو سین دارد. تو هم برو بنشین تا هفت سین ما تکمیل شود. خلاصه من هم به عنوان سین هفتم سفره هفت سین رفتم در کنار سیدهای سفره نشستم و به این ترتیب یک هفت سین طنز و متفاوت را آن سال تجربه کردیم.
یک سال هم گفتیم باید توی سفره هفت سین یک تنگ ماهی هم داشته باشیم. هفت سین بدون ماهی، وسیله مهمی را کم دارد. خب توی اردوگاه هم که نه از ماهی قرمز خبری بود و نه از تنگ بلورینش. فکر کردیم که چه چیزی را جایگزینش کنیم. آخر سر یک قورباغه توی اردوگاه پیدا کردیم. او را توی یک ظرف آب انداختیم و گذاشتیم وسط سفره هفت سین. ظرف قورباغه نقش تنگ ماهی را وسط سفره عید ما بازی کرد».