گرامیداشت 9 ذی الحجه ؛ روز عرفه ( روز نیایش )
ای منی ای سرزمین اهل دل ای زاشك زائرت دریا خجل
ای منی ای كعبه عشق و وفا ای منی ای مكتب صدق و صفا
ای منی ای مركز وصل اله ای به خیل عاشقان میعادگاه
ای منی ای وادی افروخته ای زآه خسته دل ها سوخته
ای منی ای آفتاب نور عشق ای منی ای گام گامت طور عشق
ای منی ای محفل قرب خدا ای زمن كرده منیت را جدا
ساكنانت ساكن قرب خدا عاشقانت عاشق روی حقند
در كجای دامنت ای خاك پاك مصطفی صورت نهاده روی خاك
می رسد بر گوش ،از این سرزمین بانك لبیك امیرالمؤمنین
خاك اه دل ، تو صحرا بوده ای شاهد العفو زهرا بوده ای
در كدامین خیمه ، ای صحرای راز با خدا كرده حسین راز و نیاز؟
ای كشیده در تو با امر جلیل كارد بر حلق پسر دست خلیل
دامن خشكت به از باغ گلیست خرم از اشك حسین ابن علیست
در كجای دامنت از هر دو عین بوده جاری در دعا اشك حسین؟
كعبه جان قبله دل ها كجاست خیمه گاه یوسف زهرا كجاست
خاك تو باعطر جان آمیخته بس كه در آن اشك زهرا ریخته
دوست دارم رو در آن صحرا كنم جستجوی یوسف زهرا كنم
یاد رویش رو به مسلخ آورم تا چو قربانی جدا گردد سرم
او نهد پا بر سر بریده ام بر تن در خاك و خون غلطیده ام
اوست صحرای بلا قربانگهش بلكه هفتاد و دو قربان همرهش
او به جای موی سر ، سر می دهد قاسم و عباس و اكبر می دهد
حج او داغ جوانان دیدن است دور نعش اكبرش گردیدن است
مسلخ او خاك گرم كربلاست موقف او زیر سم اسب هاست
سعی حج او صفا لا خنجر است مروه اش قبر علی اصغر است
كعبه اش خون ، زمزمش اشك شب است در قفایش ناله های زینب است
او رود حجی كه قربانش كنند دریم خون سنگ بارانش كنند
سجده اش از صدر زین افتادن است بوسه از حنجر به خنجر دادن است
تا كند در موج خون با حق صفا سردهد بر دوست اما از قفا