نمیدونم اسمشو چی بزارم !!

خدایا کسی را که قسمت دیگری است سر راه ما قرار مده که

شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزای خوشیش برای دیگری

دلمان کوچک است اما انقدر جا دارد که برای هر عزیزی

که دوستش داریم نیمکتی بگذاریم برای همیشه

من نه انم که در بازی تکراری این چرخ وفلک هرکه از دیده من رفت زخاطر ببرم

یا که چون فصل خزان امدو گل رفت به باد/ دل به عشق دگری داده زانجا بروم

وسعت دیده من خاک قدمهای تو بود خاک زیر قدمت را به دو دنیا ندهم

ماسه ها فراموشکار ترین رفیقان راهند پا به پایت می ایند

انقدر که گاهی سماجتشان در همراهی حوصله ات را سر میبرد

اما کافیست تا اندک بادی بوزد یا خورده موجی برخیزد تا برای

همیشه از حافظه ضعیفشان رد پایت پاک شود...

ما از نسل ماسه نیستیم از نسل صدفیم ... صدفهایی که به پاس اقامتی

یک روزه تا دنیا دنیاست صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه میکنند..

حوا که باشی بعضیها هوا برشان می دارد که ادمند.

شاید میان اینهمه نامردی باید شیطان را بستاییم که "دروغ" نگفت ،

جهنم را بجان خرید اما"تظاهر" به دوست داشتن ادم نکرد...

دلتنگمو کاری از دستم بر نمی اید مثل مادربزرگ بیسوادی که هوای

بچه هاش را کرده اما بلد نیست شماره اش را بگیرد...

دیشب خسته ترازهمیشه بودم کاش میشدگوشه ای مینوشتم :

خدایا خیلی خسته ام فردا صبح بیدارم نکن