فراموش کردم
اعضای انجمن(350) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
فریدون رضوان (f-rezvan )    

شعری از سعدی علیه الرحمه

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۶/۰۲ ساعت 08:44 بازدید کل: 200 بازدید امروز: 117
 
یار گرفته ام بسی چون تو ندیده ام کسی

شمع چنین نیامدست از در هیچ مجلسی

عادت بخت من نبود آنکه تو یادم آوری

نقد چنین کم اوفتد خاصه به دست مفلسی

صحبت از این شریفتر؟ صورت ازاین لطیفتر؟

دامن از این نظیفتر؟ وصف تو چون کند کسی؟

خادمه سرای را گو در حجره بند کن

تا به سر حضور ما ره نبرد مو سو سی


روز وصال دوستان دل نرود به بوستان


تا به گلی نگه کند یا به جمال نرگسی


گر بکشی کجا روم؟ تن به قضا نهاده ام

سنگ جفای دوستان درد نمیکند بسی

قصه به هر که میبرم فایده ای نمیدهد

مشکل درد عشق را حل نکند مهندسی

این همه خار میخورد سعدی و بار مبرد

خای دگر نمیرود هر که گرفت مونسی



این مطلب توسط رضا رضازاده بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۶/۰۲ - ۱۷:۴۲
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)