یک شاخه رز بر روی سنگ قبر
نفرت،خیانت،پشت هر برگش
با اعترافی تلخ درگیرم....
حسی که میمیرد پس از مرگش...
در شعله های عشق میسوزم
این سوختن ها را نمیفهمی...
من زندگی را با تو فهمیدم...
اما تو با این عشق بی رحمی!
آغوش سرگردان من یخ زد
لبریز آرامش شدم در قبر!
لعنت به قانونِ وفاداری!
سرریز شد این کاسه های صبر
باید به جای خالی ات زل زد
وقتی قماار عشق را بردم!
تنها حصار بی کسی ها ماند!
من یک شکست تازه تر خوردم! . . .
#مهدی_جعفریان
باید نگاهت باشد و شعرم
جانی بگیرد از نگاه تو . .
@boosehaysargardan