سراسیمه ام، عشق تو توطئه ست
یه خنجر که تا عمق جونم رسید
محبت ندیدم که دلخوش بشم
که یادت جنونو به شهرم کشید
تهی میشم از هر هدف بی چشات
چرا اومدی ؟ گم شدم تو نگات
کو اون شرم بکر روی گونه هات
سفر کردنم تو خیال لبات
چه اقبال بی مصرفی داره دل
یه دفتر پر از شعر تکراریه
یه عالم برای غم لعنتی
یه زندونه بی جرم و اجباریه
یه قرنه بدون تو،هر ثانیه
تمام شبایی که درگیرتم
تو هم تو دلت جنگ و آشوبه چون
که مبهم ترین بخش تقدیرتم
#مهدی_جعفریان