فراموش کردم
رتبه کلی: 3543


درباره من
دوتا رفیق بودن یکیشون فراری میشه دو ماه میره خونه رفیقش میمونه، بعد دو ماه میره سر محل یه دختر خوشگل رد میشه بهش تیکه میندازه، یکی بهش میگه بابا این خواهر کسیه که دوماه خونشون بود. بعد میره پیش رفیقش میگه رفیق شرمنده من خواهرتو نشناختم بهش تیکه انداختم. رفیقش میگه سلامت رفیق که دو ماه خونمون بود ول خواهرمو نشناخت
_________________________
سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره
__________________________
به سلامتی اون پسری که وقتی تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی... انگشت کوچیکه عشقم هم نیستی
__________________________
میلیونها و میلیاردها آدم هستن که میتونن بی تو زندگی کنن.
آخه من بدبخت چرا نمیتونم رفیق؟
_________________________
خیانت
خیانت
ای شکوه پا بر جا ...
ای شکوه پا بر جا ...
لعنتی عاشقتم
لعنتی عاشقتم
ما بهم نمیرسیم
ما بهم نمیرسیم
داستان کوتاه دو گرگ(همیشه جوانمرد باشیم )
دو تا گرگ بودند که از کوچکی با هم دوست بودند و هر شکاری که به چنگ می آوردند با هم می خوردند و تو یک غار با هم زندگی می کردند. یک سال زمستان بدی شد و بقدری برف رو زمین نشست که این دو گرگ گرسنه ماندند و هر چه ته مانده لاشه های شکارهای پیش مانده بود خوردند که برف بند بیاید و پی شکار بروند اما ب...
تاریخ درج: ۹۱/۰۵/۲۲ - ۱۷:۵۰ 33 نظر , 6244 بازدید
بزن به سلامتی رفیق هایی که قول دادن و به قولشون وفا کردن
دوتا رفیق بودن یکی ابادانی و یکی تهرانی. ابادانیه اسمش ممد(محمد)بوده تهرانیه اسمش علی . اینا تو خدمت باهم خیلی جورن طوریکه اگه دوساعت هم دیگه رو نبینن نگران حال هم دیگه میشن. میگذره و این 2سال خدمت سربازیشون تموم میشه. دم در پادگان موقع خداحافظی تهرانیه به ابادانیه میگه:ممد خدمتمون تموم شد اما رف...
تاریخ درج: ۹۱/۱۲/۱۰ - ۱۲:۰۹ 27 نظر , 922 بازدید
چگونگی درج آگهی در سایت و قسمت تبلیغات سایت و اپلیکیشن آموزش زبان انگلیسی urg.ir
کاربران آنلاین (0)