خسته ام از تظاهر به ایستادگی از پنهان کردن زخم هایم زور که نیست! دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....! اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم..... میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا....!
نه به شکل ِ دوستت دارم و یا نه بــه شکل ِ بے تو مے میرمـــ…!
ساده شاید ، مثل دلتنگ نباش… فردا روز دیگر ے ست !
گوشهایم را می گیرم ...
چشم هایم را می بندم ...
و زبانم را گاز می گیرم ...
ولــــی ...
حـــریـــفِ افکارم نمی شوم ...
چقـــدر دردنــــاک است ...
فــهــمــیــدن
سیــــــــــر شدم . . . بس که ســـــــرد و گـــــــــــرم روزگار را … چشیدم !
برای تو
برای چشم هایت ...
برای من
برای دردهایم ...
برای ما
و برای این همه درد ...
ای کاش خدا کاری کند
کاش میدانستم
چه کسی این سرنوشت را برایم بافت
انوقت به او میگفتم..
یقه را انقدر تنگ بافته ای که بغض هایم را نمیتوانم فرو دهم
روزگار لعنتی
هر سازی زدی رقصیدم
بی انصاف..
یکبار هم تو به ساز من برقص
ببین دلم چه ...شوری... میزند
خدا پرسید
میخوری یا میبری؟
گفتم میخورم...
چه میدانستم حسرت ها را میخورند، لذت ها را میبرند
خدانگهدار عزیزم اما نمیشه باورم توی چشام نگاه نکناین لحظه های آخرم آخه چطور دلم بیاد چشماتو گریون ببینم میرم ولی این و بدون چشم انتظارت میشینم میرم ولی گریه نکن بذار از عشقت بمیرم شاید توو اوج بی کسی با عکست آروم بگیرم میرم ولی بدون یکی خیلی تو رو دوست داره یکی که از دوریه تو سر به بیابون میزنه خدانگهدار عزیزم خدانگهدار عزیزم خدانگهدار خدانگهدار خدانگهدار عزیزم دارم میرم از این دیار اینجا کسی منو نخواست تو هم منو تنها بذار اینجا غریب بودم ولی هیچکی نپرسید از کجام مسافرم باید برم گریه نکن خدا نخواست دوسم نداشتی اما من عادت کردم به بودنت غریب بودم نامردما تو رو ازم ربودنت میرم ولی اینو بدون فقط تویی دلیل بودنم مهمون نواز نبودنو تو رو ازم ربودنم میرم ولی گریه نکن بذار از عشقت بمیرم شاید توو اوج بی کسی با عکست آروم بگیرم میرم ولی بدون یکی خیلی تو رو دوست داره یکی که از دوریه تو سر به بیابون میزنه خدانگهدار عزیزم
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.