فراموش کردم
رتبه کلی: 3511


درباره من
بنام عشق راستین


ملیکا هستم از میانه اهل دوستی نیستم

تا تویی در خاطرم با دیگران بیگانه ام
ملیکا74* (fagat-too )    

عشق زياد دختربه دختر

منبع : http://www.pasokhgoo.ir/fa/node/1048
درج شده در تاریخ ۹۱/۱۰/۳۰ ساعت 19:17 بازدید کل: 370 بازدید امروز: 159
 

یکی‌ از مسائلی‌ که‌ در ایام‌ نوجوانی‌ و جوانی‌ مطرح‌ است‌، افراط در دوستی‌ و محبت‌ به‌ هم‌سالان‌ است‌. متأسفانه‌ این‌ حالت‌ در شما دیده‌ می‌شود ( حتی به حدی که نمی توانید با او یک رابطه عدی داشته باشید و به طور عادی سخن گویید.) دستور اسلام‌ میانه‌ روی‌ در رفاقت‌ و مهرورزی‌ است‌. امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: "با دوست‌ مورد علاقه‌ ات‌ به‌ مدارا دوستی‌ کن‌ ؛ شاید روزی‌ دشمنت‌ گردد، و در اظهار بی‌ مهری‌ نسبت‌ به‌ کسی‌ که‌ مورد خشمت‌ قرار گرفته‌ مدارا کن‌ ؛ شاید روزی‌ دوستت‌ شود".(1)
محبت‌ افراطی‌ پیامدهای‌ ناگواری‌ دارد که‌ توجه‌ به‌ آن‌ها می‌تواند تا حد زیادی‌ در تعدیل‌ محبت‌مؤثر باشد. مهم‌ترین‌ اثرش‌ آن‌ است‌ که‌ وابستگی ‌ شدید روحی‌ ایجاد کند. توصیه ما آن‌ است‌ که‌ هر چه‌ زودتر این‌ وابستگی‌ را کم‌ کنید، زیرا هر چه‌ رابطه‌ شما با دوستتان‌ ناگستنی‌ باشد، سرانجام‌ باید روزی‌ از هم‌ جدا شوید. در دوران‌ تحصیلی‌ در کنار یکدیگر هستید اما پس‌ از فراغ‌ از تحصیل‌ و تشکیل‌ خانواده‌، ناگزیر باید همدیگر را ترک‌ نمایید. از طرفی‌ با گزینش‌ همسر بخش‌ عظیمی‌ از محبت‌ و عاطفة‌ شما به‌ سمت‌ همسرتان‌ گسیل‌ خواهد شد. بنابراین‌ عقل‌ و منطق‌ حکم‌ می‌کند رابطة‌ دوستی‌ را که‌ سرانجامی‌ چنان‌ دارد، از ابتدا تعدیل‌ کنیم‌ تا به‌ افسردگی‌ و روان‌ پریشی‌ مبتلا نشویم‌ .
نکته‌ دیگر که‌ در تعدیل‌ دوستی‌ بسیار مؤثر است‌، تقویت‌ محبت‌ و عشق‌ به‌ معشوق‌ واقعی‌ است‌. امام‌ سجاد (ع‌) عرض‌ می‌کند: "ای‌ خدا، کیست‌ که‌ شیرینی‌ محبت‌ تو را چشیده‌ و جز تو کسی‌ را طلب‌ کرد؟!".(2)
محبتی‌ که‌ در راستای‌ محبت‌ به‌ خدا نباشد، سرابی‌ بیش‌ نیست‌. قلب‌ مانند ظرفی‌ است‌ که‌ بیش‌ از یک‌ چیز در آن‌ جای‌ نمی‌گیرد. اگر در آن‌ آب‌ باشد، دیگر نمی‌توان‌ درون‌ آن‌ سرکه‌ ریخت‌ مگر این‌ که‌ از آب‌ خالی‌ شود. اگر در قلب‌، محبوبی‌ غیر از خداوند منان‌ باشد، دیگر محبت‌ الهی‌ معنی‌ ندارد. از قدیم‌ گفته‌اند: یک‌ دل‌، دو دوستی‌ بر نمی‌دارد. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته‌ تأکید دارد و می‌فرماید: "ما جعل‌ الله‌ لرجل‌ من‌ قلبین‌ فی‌ جوفه‌ ؛ خداوند در درون‌ انسان‌ دو قلب‌ قرار نداده‌ است‌".(3)
امام‌ علی‌ (ع‌) می‌فرماید: "دوستی‌ خدا آتشی‌ است‌ که‌ به‌ هیچ‌ چیز نمی‌گذرد مگر این‌ که‌ او را می‌سوزاند".(4) یعنی‌ هیچ‌ چیز با محبت‌ به‌ پروردگار برابری‌ نمی‌کند. با شناخت‌ خدا همة‌ محبت‌ها از دل‌ انسان‌ خارج‌ می‌شود. منقول‌ است‌ که‌ چون‌ زلیخا ایمان‌ آورد، یوسف‌ با او ازدواج‌ کرد، ولی‌ از یوسف‌ کناره‌ گرفت‌ و به‌ عبادت‌ مشغول شد. وقتی‌ یوسف‌ دلیلش‌ را جویا شد گفت‌: ای‌ پیغمبر خدا! من‌ تو را وقتی‌ دوست‌ داشتم‌ که‌ خدای‌ تو را نشناخته‌ بودم‌، اما چون‌ او را شناختم‌ همة‌ محبت‌ها را از دل‌ خود بیرون‌ کردم‌.(5)
نظامی‌ گنجوی‌ شاعر معروف‌ می‌گوید: در پایان‌ امر که‌ لیلی‌ مریض‌ شد، به‌ مادرش‌ وصیت‌ کرد و گفت‌: پیام‌ مرا به‌ مجنون‌ برسان‌ و به‌ او بگو: اگر خواستی‌ به‌ کسی‌ علاقه‌ پیدا کنی‌، به‌ موجودی‌ که‌ با یک‌ تب‌ از بین‌ می‌رود دل‌ نبند.(6)
البته دوستی خداوند با علاقه و محبت با انسان ها قابل جمع است ، زیرا همه آفریده های خداوند منان هستند و دوستی انسان ها نیز می تواند دوستی خدا باشد.
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست.
اما مهم این است که در طریق دوستی دیگران (همسالان و دوستان) از طریق اعتدال خارج نشویم.
با ذکر خدا و توجه‌ بیش‌تر به‌ عبادات‌ و دعاها، از جمله‌ خواندن‌ دعای‌ شعبانیه‌ و خمسة‌ عشر و حضور قلب‌ در نماز و استمداد از عنایات‌ الهی‌، احساسات‌ خود را نسبت‌ به‌ دوستتان‌ تعدیل‌ نمایید.
البته نگران این مساله نباشید با گذشت زمان و ازدواج و تشکیل خانواده این علاقه تعدیل خواهد شد.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۰/۳۰ - ۱۹:۱۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)