فراموش کردم
اعضای انجمن(350) ارتباط با مدیریت انجمن طریقه آپلود عکس ، فیلم وموسیقی میانالی از نگاهی متفاوت طریقه قرار دادن موسیقی و کلیپ در مطلب
جستجوی انجمن
فقط خدا (fagatkhoda2 )    

عروس جشن امشب کیست؟(فلک کور است شعر کارو)

منبع : http://shere-noo.mihanblog.com/post/tag/%DA%A9%D8%
درج شده در تاریخ ۹۲/۰۵/۱۵ ساعت 00:05 بازدید کل: 3037 بازدید امروز: 2132
 

   ممنون میشم کلید پلی رو بزنید و همراه اهنگ بخونید

Mute
Current Time 0:00
/
Duration Time 0:00
Loaded: 0%
Progress: 0%
Stream TypeLIVE
Remaining Time -0:00
 

..........

فلک کور است ، دلم شوریده در شور است

صدای خنده و آواز می آید . زکوی دلبرم امشب صدای ساز می آید

دلم بی وقفه می لرزد. نمی دانم چرا تنگ است و می ترسد؟

قدم لرزان به سوی کوچه می آیم

دو دستم را به روی یکدیگر با حرص می سایم

خدایا ترس من از چیست؟

عروس جشن امشب کیست؟

صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش…

صدای شیخ می آید :

عروس خانم وکیلم من؟

جوابم ده وکیلم من؟

صدای آشنایی بله می گوید و مردم یکصدا با هم مبارک باد می گویند

خدای من صدای اوست!!!

صدای آشنا از اوست!!!

دلم در سینه می افتد برای مدتی ساکت برای مدتی خاموش…………………

صدای نعره ام در کوچه می پیچید

خدای من مبارک نیست.مبارک نیست

بگوئیدم دروغ است آنچه بشنیدم

بگوییدم دروغ است آنچه فهمیدم

نگار من عروس جشن امشب نیست

ولی ناگه صدای نعره ام در ساز می میرد

داماد شاد و خندان از نگارم بوسه میگیرد

فلک کور است زمین و آسمان کور است

خدای من! خدای مهربان من؟

چه کس گوید این سان، ساکت و آرام بنشینی؟

اگر مردم نمی دانند، تو که نادیده می دانی

همین دختر که امشب بله می گوید

عروسی را که امشب عاشقانه ره به سوی حجله می پوید

قسم می خورد عروس ماست

عروس حجله گاه ماست

کجا رفت عهد و پیمانش؟؟؟

کجا رفت آن قسم هایش؟؟

یعنی عهد و پیمان هیچ؟؟

وفا و عشق و ایمان هیچ؟

قسم ها اشکها، سوگندها، حتی خدا هم هیچ…؟؟؟

عجب دارم چرا یارب تو خاموشی؟

چرا بر خاطر این دل نمی جوشی؟

وگرنه کی خدا این صحنه را بیند و خاموش بنشیند؟

آهای مردم!

شما هرگز نمی دانید

عروسی را به سوی حجله می رانید

که تا دیروز نگارم بود، همین دیشب کنارم بود

جهانم بود،تمام کشت و کارم بود

در آغوشش قرارم بود بهارم بود

نمی دانم چرا جغدان به روی بام من امشب نمی خوانند

مگر شومی تر از امشب چه می خواهند؟

پس چرا این آسمان امشب نمی بارد؟

پس چه می خواهد؟!؟

دلم رنجور و ویران است

نگارم شاد و خندان است

در و دیوارشان امشب چراغان است

درون حجله گاهش بوسه باران است

خدایا دگر جز مرگ هیچ نمی خواهم نمی خواهم نمی خواهم……

من امشب از خودم از عشق از این دنیا که هیچش اعتباری نیست بیزارم

من امشب سخت بیمارم

رفیقان باده بازآرید مرا تنهای تنها با غم و اندوه بگذارید

 

این مطلب توسط موسی اصلانی بررسی شده است. تاریخ تایید: ۹۲/۰۵/۱۵ - ۰۲:۵۸
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
3
4
5
6
1 2 3 4 5 6


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)