فراموش کردم
رتبه کلی: 1586


درباره من
نازلی1 (fanous )    

بعد از خوندن فقط ب این فک کنین که خانوما چه قلب بزرگی دارن...

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۲/۲۹ ساعت 11:24 بازدید کل: 115 بازدید امروز: 115
 

بر بالای تپه ای در شهر وینسبرگ آلمان، قلعه ای قدیمی و بلند وجود دارد که مشرف بر شهر است. اهالی وینسبرگ افسانه ای جالب در مورد این قلعه دارند که بازگویی آن مایه مباهات و افتخارشان است





افسانه حاکی از آن است که در قرن 15، لشکر دشمن این شهر را تصرف و قلعه را محاصره می کند. اهالی شهر از زن و مرد گرفته تا پیر و جوان، برای رهایی از چنگال مرگ به داخل قلعه پناه می برند.





فرمانده دشمن به قلعه پیام می فرستد که قبل از حمله ویران کننده خود حاضر است به زنان و کودکان اجازه دهد تا صحیح و سالم از قلعه خارج شده و پی کار خود روند.





پس از کمی مذاکره، فرمانده دشمن به خاطر رعایت آیین جوانمردی و براساس قول شرف، موافقت می کند که هر یک از زنان دربند، گرانبها ترین دارایی خود را نیز از قلعه خارج کند به شرطی که به تنهایی قادر به حمل آن باشد.





ناگفته پیداست که قیافه حیرت زده و سرشار از شگفتی فرمانده دشمن به هنگامی که هر یک از زنان شوهر خود را کول گرفته و از قلعه خارج می شدند بسیار تماشایی بود!

به نظرشما اگه قضیه بر عکس بود آقایان چه کار می کردند؟

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۲/۲۹ - ۱۱:۲۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)