من و تو درسفر عشق دیرفهمیدیم که قطار عشق منتظر کسی نمی ماند
شهادت معرج عروج عاشقانی است که از قید جان گذشتند تابراق عشق آنان را به وادی عدم کشاند واین عدم یعنی دست یافتن به تمام اسرار عالم
دل شهید جنتی است که ملائک بدان غبته می خوردند آری جنتی که جز حضور دائم چیزدگری نیست
کلام شهدا دُر گوهرباری است که از عمق اقیانوس های دل آنان بیرون آمده است آری گوهرهایی از سنخ ملکوت
دل شهید وسیع وبی انتهااست زیزا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست اقیانوس است دل شهید است که به معدن عظمت الهی متصل است ومعدن عظمت هم که می دانی بی انتهاست
نغمه ملکوتی عشاق را جز عاشق نمی تواند بفهمد اگر عاشق باشی خواهی دید که نغمه های پرندگان وادی عشق چیزی جز شهادت نیست
عاشق ره درفنا دارد ومعشوق طالب فناعاشق وشهید است که این طلب معشوق خویش را برگرده خویش حمل می کند تا وصال دوست را باز خرد که وصال جز باترک سر میسر نیست
ای سفیران عالم ملکوت دستی برارید واین مرغان عاشق گرفتار را از این تعلقات وارهید
مشرب خانه عشق میدان نبرد است وشهدا مستان این میکده عشق
دل شهید براقی است که تاعرش برین انسان را بالا می برد آری دل شهید است که محل عروج فرشتگان مقرب است
شراب شوق وصول راجز به داغ جگران نمی دهند وعطش عشق شهادت را جز به آنانی که پای دربیابان خشک بلاگذاشته اند نمی دهند ولاجرم دراین بین صفا ومروه فقط شهید است که چشمه سار زمزم شهادت را به وی وی می نوشانند
تلاءلونور شهید است که راهنمای آسمانیان است وملکوتیان از نور وجود وجود شهید است که وجود می گیرد وشوق وصول
پروار از ملک به ملکوت جز برپرندگان سبک بار میسر نمی شود ومرغ سبک بار پرندهای است که از همه تعلقات می گذارد تاجواز پرواز بیابند وشهید است مصداق اکمل مسافر ملکوتی
شهدا مرغان خوش الحان جنت الحسین هستند که هفت آسمان بدان الحان مجذوب اند
شراب عشق را جز در نبرد نمی دهند ولاجرم مستان می الست راباید درجبهه ها یافت وشهید مصداق اکمل مستان به حق پیوسته است
یاد شهدا مصداق یاخدا است واگر این چنین است باید دل شهید قرآن بالغی باشد که اسرار عالم درآن نهفته است
مرغ عاشق باقفس ایمن چه کار هرچه قفس ویران تر مرغ عاشق آزادتر بازگو ای شهید که آزادی تودربدن پاره پاره نهفته است بال باز کن وبه گلستان کبریایی خداوند عروج کن که جای توبر زمین ماندن نیست
بلبل لانه در گلستان دارد وشهید لانه در میدان نبرد که کار شهید نغمه سرایی جنت رضوان است که هر کسی بدان جنت راهی نیست
سرخی فلق از خون شهید است که نوید طلوع خورشید را می دهد
شهید است مسافر هفت اقلیم عشق
مستان میکده عشق در جنت جهاد سرود عشق می سرایند وآنگاه که خود از میان برخیزد وفقط خدا حاکم شود آن لحظه راجز شهادت چه می توان نامید
دل مصفی شهید است که مجلای انوار قدسیه است ولاجرم نفس قدسیه پذیرای انوار قدسیه است آری شهید پرتو انوار خورشید قدس است که یار آنان جز قدوس نیست
مرغ دل عاشق دراین دنیا جزبه سوی وادی عشاق پر نمی زند واگر عاشق دیوانه جز درحریم عاشقان پرواز نکند چه کند شفای بیمار دلان جز باعطر شهادت مشفاءنمی یابد
شهد شیرین شهادت درکام شهید است
مستان شراب عشق با دوزخ وبهشت کار نیست آنان هرچه غیر یار باشد حجاب می دانند آری جنت عاشق غیر از شهادت نیست که شهادت یعنی وصول دائمی (وعندربهم یرزقون )
سرچشمه اشک عرش برین است واگر نیک بنگری خواهی دید که ساقیان عرش نشین شهدا هستند
مستان اسماءحق کجا ومستان ذات کجا آنان درحجاب کثرات بمانند واینان بدون حجاب معلق به عز قدس قدوس اند ومگر آنکه از همه حجاب ها گذشته می توان مصداقی غیر از شهید یافت نه هرگز
آن عسلی که درقرآن مشفای امراض است شهد شهادت است آری شهدی که تمام امراض روحی رابرطرف می کند
کلام شهید مائدهای است آسمانی که از آسمان قدس به ارمغان آورده همان کلامی که عارفان حقیقی را سرمست می کند کلام عشق
هویت شهید پلاک وی نیست هویت شهید خون جاری بر پیشانی اوست که تقدیر آن در عهد الست بر پیشانی او می درخشد
خزانه داران عالم غیب شهدا هستند که اسرار عالم در نزد آن هاست هر آنکه ترک سر کند شراب اسرار را به وی می نوشانند
در عالم کسی ثروتمند تر از شهید نیست آری شهید است که به منبع عظیم وجود متصل است وچه ثروتی بالاتر از خداوند (وماالذی فقد من وجدک )
وصول را به مقتول عشق دهند واگر این چنین است چه کسی عاشق تر از شهید
دل شهید است که مجلای حضور یار است وعشق شهید است که سبب متصل ارض والسماء است شاه راه وصول دل است هر آنکه خود رامتصل به دل شهید کرد لاجرم حضور اله را می یابد که قلب شهید محل تجلی یاراست وآینه مصفی خدا
پای دل درره عاشقان گامی استوار دارد که فقط دل بادلداران است وشرارت پیشگان محروم از دل . که دل دریچه وصول به عالم غیب است ونامحرمان از این دریچه غافل اند وشهید است که از شاهراه دل به آسمان شهادت می رسد
آری جبهه های ما وادی مقدسی است که شهدای ما موسی گونه نعلین تعلقات خود رااز پای دل آزاد کردنند تا خطاب انی ربک فاخلع نعلیک رابه جان بخرند وپای درجبهه ها گذارند که انک بالواد المقدس طوی این سرزمینی است که کعبه آن حسین (ع)وحاجیان این حریم عشق شهدا
عالم بر محور عشق می چرخد واگر عشق محور این عالم است باید سلطان این عرش رابنگری که سلطان عشق است یعنی سید الشهدا(ع)امام عشاق وشهدا سربازان امام عشق
خون شهید است که قلب هفت آسمان را حیات بخشیده است
کعبه عشاق آنجایی است که دیگر دنیا نباشد که عشاق در افق اعلی بال گشوده اند وبه دنی نگاه نمی کنند واگر نیک بنگری عشاق شهدایند وکعبه آنان حسین (ع)
دل شهید جنتی است که جبرئیل بدان بال می سوزاند ودراین بهشت کسی غیر از شهید وارد نمی شود که اذن دخول این جنت از جان گذشتن است وبس
خم شراب عشق بدست شهید است واین نه خمی است که بتوان هرکسی سر کشد این خم سربه باد می دهد وغیر از شهید کسی طالب این شراب نیست شراب شهادت
آن وجه خداوند که عارفان درپی آن اند وجه ای است که شهید بدان دست یافته بهای دیدن وجه خدا جان سپردن است ومگر وجه خداجز انسان کامل است وامام زمان (ع)
سفیر عشق شهید است وارباب عشق حسین (ع)ووادی عشاق کربلا جایی که ارباب عشق سربه باد می دهد تا اسرار عشاق رابازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست
دل شهید محل تلاءلوپرتوهای نورقدسی است که ظلمات دنیارادرهم می شکند تاعاشق راره به فناءببرد که بالنجم هم یهتدون وشهید نجم ثاقبی است که نور افشانی می کند
دربوستان باغ ولایت گلی خوشبوتر از شهید نیست
شهادت متاعی است که جان می طلبد واحرار رااز اغیار جدا می سازد
راه وصول راهی است که جز براحرار بازگشوده نمی شود ولاجرم اغیار را از این وادی میرانند واحرار این عالم مگر کسی جز شهدا هستند
شوق جنت صفت تاجران طمع خوی است واحرار راجنتی غیر از دیدار دوست نیست واحراری دراین عالم غیر از شهید یافت نمی شود
الا ای ابابیل های مشیت الهی بالی بگشایید این شیاطین دل مارا برانید که شما مرغان الهی این عالم هستید
ای ستارگان درخشان تاریخ نور وجود شما زینت بخش آسمان دنیا است واگر شما در این عالم نباشیید جز ظلمت چیزی دیگر نیست
شهدا پیام رسان عالم قدس به ملکوت اند پس این شهدایند که تعلیم ملائک را بدست گرفته اند که درس عشق راجز شهید نمی تواند تعلیم دهد لاجرم معلم سلوک عاشقی شهید است
تمثیل شهید تمثیل رود بی قراری است که جزباوصول به اقیانوس آرام نمی گیرد نفوس مطمئنه ای که جز درفناءالله آرام نمی گیرنند
سجدگاه شهید است که محل تبرک فرشتگان است که سجود شهید معبر آسمان قدس است لاجرم دل شهید انسی عجیب با این راه دارد
شفای دل عاشقان معجون است شهادت شراب سکری است که تورا از خود بی خود می کند تا حضور میسر شود وتا خود باقی است حضور میسر نمی شود (وعند ربهم یرزقون )
شهود یار جز با شهادت میسر نمی شود وشهید است که محوتماشای شهود دوست است واین همان جنتی است که شهید بدان دست می یابد
هرگاه شیپور جنگ نواخته شود بانگ احرار این است که القرارلافرار ولی روبه صفتان اغیار نغمه الفرار لاقرار را سر می دهند واین باب ای است که جز بر احرار باز نمی شود
خاک باید به خود ببالد که انوار قدسیه خداوند برآن تابیده است ومگر انوار قدسیه خداوند کسی غیر از شهید است
شهادت کهفی است که شهید بی قرار در آن آرام می گیرد زیزا شهادت وسیله وصول است وبی قراری شهید درفصول از یار است
شهادت بالاترین نعمت خداوند به عاشقان است
شهدا مرغان خونین حریم کبریایی خداوند هستند که قطرات خونین آنها است که از عنبر ومشک خوشبوتر است وعطر جنت عصاره عطر خونین آنها است
:آری اینان را می بینی مست ومدهوش هستند گوئی شراب عشق او را نوشید ه اند آری شرابی که فقط آن شراب را در صحرای کربلا می توان یافت ..شراب عشق
ای پرتوهای نور قدس عنایتی بر این آسمان ظلمانی دل ما کنید که پرده غفلت آسمان دل دل ما را بدرد وبا نور قدس شما این دل های بی نور به نور جمال ذوالجلال روشن شود
در بهشت برین شور وغوغایی برپا شده وفرشتگان برای عرض ادب به صوفوف ایستاده اند تا یاران خمینی را بدرقه کنند واز آنان نسیم جنت را استشمام کنند ومگر جنت جایی غیر از دل وسیع شهید است
تمثیل شهید تمثیل گل خوش بوی است که عطر آن هنگام شکفتن جسم او هویدا وبر مشام می رسد رنگ سرخ خونین او هم وادی شقایق های آتش گرفته را تجسم می
شهید مرغ خوش الحان عالم است
سرشت وجود شهدا از نفخات قدسی رب الارباب است ولاجرم آنان از قدس اند وبه قدوس باز می گردنند (انا لله وانا الیه راجعون )
خدایا ما را شراب حضور ده نه سراب حصول که جایی که حضور تو نبا شد سرابی بیش نیست ومگر آب حیات شهدا چیزی جز شراب حضور است ومقام عند (عند ربهم یرزقون )
شهادت نهایت آمال عارفان حقیقی است وچه کسی عارف تر از شهید
شید است که جان را به جانان می دهد تا جان تازه ای بگیرد پس نفخات قدسی شهید است که به این عالم حیات می بخشد زیرا شهید مظهر اسم حی است
از نظر اهل ظاهر شهید جان را از دست داده ولیکن این توهمی است که در اذهان اهل ظاهر است واهل باطن بر این واقف اند که شهید وجود گرفته است نه اینکه به نیستی را ه یافته است شهید است که حی می شود
شهید است که مرغ دلش به جایی عروج می کند که بال مرغان قدسی بدان جا می سوزد آنان مرغان آسمان وحدت اند که جز آنان کسی تاب بال گشودن در آن آسمان را ندارد
)ما درپی حضور یاریم نه در پی ثبوت یار که ثبوت کار عقل است ومحجوب از حضور یار وفقط دل است که می تواند به مجلس حضور رندان راه پیدا کند وشهید است مصداق عالم حضور (عند ربهم یرزقون )
شهید شراب عشق را نمایان است دل وی آسمانی است وسیع که محل عروج ونزول ملائکهاست آری دلهای آنان است که هفت آسمان را خود جای داده است
شوق شهادت جز بر مرغان از جان گذشته وپروانه عاشق نور از کسی بر نمی آید آری آنان مرغان اقیانوس قدسی عالم امکان اندکه جز نغمه شهادت نمی سرایند
شهید ذکر جنون آن جز شراب وصل نیست ولاجرم هر کس شراب وصل را خواهد باید از آسمان شهادت عبور کند وشهید است مصداق عالم شهادت
عرفان حقیقی درجبهه ها ست لاجرم عارف حقیقی راباید درجبهه ها یافت عارف آن است که از قید جان گذرد وکیست عارف تر از شهید وشهید است که روی عارفان کذایی را سیاه می کند وآبروی عرفان را باز می خرد
شقایق های آتش گرفته آتشی بر این دل سرد زنید که شاید از گرمای وجود شما دل ها از شوق وصول گرم شود وبه دشت شقایقان عاشق بپیوندد
از آسمان ندا می رسد که ای اهل عالم آرام گیرید تا ندای این مرغ خوش الحان تمامی عالم وجود را معطر کند وشهید است که تسبیح او جان دادن در ره اوست
ای شقایقان دشت لاله زار خمینی سرخی گل برگ های خونین شما تجلی آسمان عشق است که بربال شما نشسته
ای غواصان دریای بلا عنایتی کنید که شاید به یمن نظر شما این دل های بی نور به نور شما روشن شود واین دلهایمان رنگ بوی شما را گیرد که دلی که نور شما در آن نباشد کویری است بی آب وعلف که جز شیاطین در آن لانه نمی کنند
ای عروج کردگان وادی عشاق داغ هجران شما حرارتی است که از دیدگان ماجاری است
ای شهید ای حب المتین آسمان ولایت دستی برار ومارا درخیل شقایق های خونین بپذیر
عشق است که دروادی عشاق سر به باد می دهد وچه کسی عاشق تر از شهید
ای مرغان خونین بال وادی عشق برق نگاهی بردل ما کنید که شاید در این دل کویر صفت ما به یمن شما گلستانی سرزند
شراب عشق را چه کسی غیر از شهید می تواند سر کشد که این شراب سربه باد می دهد لاجرم دل شیر می طلبد که این صفت در کسی غیر از شهید یافت نمی شود
آسمان فراخ سینه شهید است که معراج ملائکه است نه محل نزول آنان ، دل شهید است که هفت آسمان را درخود جای داده است
راه شهید راه وصول است نه حصول شهید تعلقات را وا می نهد تا به آن ذات یکتا تعلیق گیرد واین تعلق عین بی تعلقی است
مرغان وادی عشق نغمه وصال سر می دهند وشیدایی آنان چیزی جز وصال یار نمی باشد وشهید است که مست جمال ذوالجلال می شود واز پاره پاره شدن بدن خویش خبری ندارد
ای عروج کردگان وادی عشق داغ هجران شما داغی است که آتش فشان چشمان ماحکایت هجران شما را بازگو می کند وکی آتش فشان وجود ما سرد شود ؟
ای واصلان از همه قیود گذشته دستی برارید ومارا از قید وبندهای این عالم وارهید که دستان شما ست که سبب متصل ارض والسماءاست ای حب المتین های آسمان ولایت دست ما ودست کرامت شما
قطرات خونین شهید است که عالم را عطر آگین کرده وهفت آسمان به یمن عطر خونین آناان است که همه را مجذوب خویش کرده
شجره های طیب جنت شهدا هستند که با الحان ملکوتی خویش بهشتیان را متنعم می کنند
آسمان سرخ شهادت آسمانی است که جز بر مرغان خونین بال گشوده نمی شود وچه مرغی خونین بال تر از شهید
التماس دعا
یاد امام و شهدا دل و میبره کرببلا....