فراموش کردم
رتبه کلی: 4446


درباره من
فرزانه هستم.
دانشجو
__________________________
بی تو طوفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان میگذری غافل از اندوه درونم!
فرزانه صدر (farazaneh )    

دو بیتی

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۳/۰۳ ساعت 00:17 بازدید کل: 390 بازدید امروز: 96
 

 

تلخکامی

داغ حسرت سوخت جان آرزومند مرا

آسمان با اشک غم آمیخت لبخند مرا

در هوای دوستداران ،دشمن خویشم رهی

در همه عالم نخواهی یافت ،مانند مرا

 

 

باید خریدارم شوی

باید خریدارم شوی تا من خریدارت شوم

واز جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

من نیستم چون دیگران ،بازیچهء بازیگران

اول به دام آرم تو را وآنگه گرفتارت شوم

 

 

آشیان سوز

ای جلوۀ برق آشیان سوز تو را

وای روشنی شمع شب افروز تورا

زآن روز که دیدمت ،شبی خوابم نیست

ای کـــــــــــــــــــــــاش ندیده بودم آن روز تورا

 

 

 

جدائی

ای بی خبر از محنت روزافزونم

دانم که ندانی از جدائی چونم

باز آی که سرگشته تر از فرهادم

دریاب که دیوانه تر از مجنونم

 

 

 

 

 

راز غنچه

احوال دل،آن زلف دوتا داند ومن

راز دل غنچه را، صبا داند ومن

بی من تو چگونه ای ؟ندانم ،امّا

من بی تو در آتشم،خدا داند و من

 

 

 

 

 

منع دل

کردم ز ناله منع دل زار خویش را

انداختم به روز جزا کار خویش را

عیب تو نیست ، پیش تو گر قدر من کم است

خود کرده ام پسند خریدار خویش را

 

 

پشیمانی

دل تو را دادم چودیدم روی تو

که از همه خوبان پسندیدم تورا

دل فریبان جهان را یک به یک

دیدم واز جمله بگزیدم تو را

گر جفا راندی نکردم شکوه ای

ور خطا کردی نپرسیدم تورا

خونِ من خوردی و بخشودم گنه

جان طلب کردی و بخشیدم تو را

رفتی و آخر شکستی عهد خویش را

کــــــــــــــــــاش از اول نمی دیدم تو را

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۳/۰۳ - ۰۰:۱۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)