فراموش کردم
رتبه کلی: 4446


درباره من
فرزانه هستم.
دانشجو
__________________________
بی تو طوفان زده ی دشت جنونم
صید افتاده به خونم
تو چه سان میگذری غافل از اندوه درونم!
فرزانه صدر (farazaneh )    

غرق تمنّای توام

درج شده در تاریخ ۹۰/۰۳/۰۳ ساعت 00:20 بازدید کل: 328 بازدید امروز: 71
 

 

در پیش بی دردان چرا ، فریاد بی حاصل کنم؟

گر شکوه ای دارم زدل ، با یار صاحبدل کنم

در پرده سوزم همچو گُل، در سینه جوشم همچو مُل

من شمع رسوا نیستم ، تا گریه در محفل کنم

اول کنم اندیشه ای ،تا بر گزینم پیشه ای

آخر به یک پیمانه می ،اندیشه را باطل کنم

ز آن رو ستانم جام را ، آن مایۀ آرام را

تا خویشتن را لحظه ای از خویشتن غافل کنم

از گل شنیدم بوی او ، مستانه رفتم سوی او

تا چون غباری کوی او ، در کوی جان منزل کنم

روشنگری افلاکیم ، چون آفتاب از پاکیم

خاکی نی ام تا خویش را سرگرم آب و گِل کنم

غرق تمنای توام ، موجی ز دریای توام

من نخل سر کش نیستم ، تا خانه در ساحل کنم

دانم که آن سرو سهی ،از دل ندارد آگهی

چند از غمِ دل چون رهی فریاد بی حاصل کنم 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۳/۰۳ - ۰۰:۲۰
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)