دلم میخواد تنها باشم...
وقتی تنهام بیشتر به خودم میام... بیشترسعی میکنم خودموبشناسم ولی بعضی موقع ها کم میارم چون حرفای تویه دلمو نمیتونم به کسی بگم بعضی موقع ها احساس میکنم دارم خفه میشم از این همه بغضی که راه نفس کشیدنم رو بسته و نمیذاره راحت نفس بکشم.....
همیشه باعث خندیدن دیگران بودم ولی هیچ وقت نتونستم خودمو راضی و شاد نگه دارمممم...
احساس میکنم دارم روز به روز به آخر خط نزدیکتر میشم دلم نمیخواد باکسی باشم دلم میخواد آزاد باشم حتی سکوت دیگران هم اذیتم میکنه همون نباشم پیششون بیشتر خوشحالم... از زندگی بدم میاد از کسایی که میخوان نصیحتم کنن یا دلداریم بدن بدم میاد....
بدم میاد... از خودمم بدم میاد دلم میخواد برم...
برم ونباشمممممممممم......
شایداز فردا دیگه نباشم بینتون
اگه ندیدمتون ببخشین