چه لزومی دارد ؟
همه شاعر باشیم
همه از عشق بگوییم
همه از دل بنویسیم
چه نیازی داریم ؟
به گل نرگس و یاس
و گل سرخ به رنگ لب یار
و بخوانیم از الطاف نسیم
و فغان بلبل
وغم هجر نگاری که دلش با ما نیست
و یا شادی وصل
که خودش پایانیست !!
و بهار دلکش
و ز غداری چرخ
و خدایی که همین نزدیکیست .......
و چرا باید گفت ؟
که خزان میگذرد
باید از نو رویید
و چرا باید خواند
از گل و بلبل و سرو
و می و مغبچه و دیر مغان
-
من در اندیشه خود
از خودم پرسیدم
چه لزومی دارد ؟
به چه کار آید شعر ؟
با خودم می گویم :
شعر در زایش هستی
در حیات من وتو
و در آرامش دریا
جاریست .
و سکوت رازآلود کویر
یک ترانه است بدون تردید
-
شعر شاید روزی
مرهم درد غریبی باشد
یک ترنم گه دیدار دو یار
قصه خواب برای کودک
متن لالایی مادر شاید !!
-
شعر شاید نم اشکی باشد
بر رخ خسته فرمانده یک جنگ بزرگ
بهر تلطیف نگاه سردار
یک حماسه ، یک پند
یک صدا، یک فریاد
یک تظلم به زبان ایما
یک هشدار.............
-
شعر راهیست بسوی ملکوت
و کمال انسان
هدف غایی عرفان سماست
شعرباید باشد اگر انسان هستیم
واگر عشق نمرده در ما
کاش روزی بشود همه شاعر باشیم
شعری زیبا از استاد مهدی محمدی شاعر شهر میانه