دیشب به سرم باز هوای دگر افتاد
در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریحِ شَهِ والا گهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
این قبرِ غَریب الغُربا خسرو طوس است
این قبرِمُغیث الضُّعفا شَمس شُموس است
خاکِ درِ او، مرجعِ ارواح و نفوس است
باید ز رَهِ صدق، بر ا ین خا ک در افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
این روضه ی پر نور، به جنّت زده پهلو
مغز مَلَک از عطر نسیمش شده خوشبو
بشنید نسیم سحری رایحه ی او
کز بوی بهشتیش، چنین بی خبر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
حورانِ بهشتی زده اند، در حرمش صف
خِیلِ مَلَک از نور، طَبَق ها همه بر کف
شاهان به ادب در حرمش گشته مُشرّف
اینجاست که تاج از سر هر تاجوَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
اولاد علی شافع یوم عَرَصاتند
د ا ر ا ی مقا ما ت رَ فیعُ ا لدَّ رَ جا تند
در روز قیامت همه اسباب نجاتند
ای وای بر آن کس که به این دَرّه در افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد !
کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت
گل در چمن از نام علی یافت طَراوت
هر کس که به این سلسله بنمود عَداوت
در روز جزا، جایگهَش در سَقَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
هر کس که به این سلسله ی پاک جفا کرد
بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد
دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد
آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!
اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند
بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند
آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند
دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد!