|
فرهاد عابدی
(fard )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
310 بازدید امروز: 310
توضیحات:
مرا کسی نساخت . خدا ساخت نه آن چنان که کسی میخواست که من کسی نداشتم . کسم خدا بود کس بی کسان او بود که مرا ساخت آن چنان که خودش می خواست. نه از من پرسید نه از آن من دیگر من یک گل بی صاحب بودم , مرا از روح خود در آن دمید و بر روی خاک و در زیر آفتاب تنها رهایم کرد. مرا به خودم واگذاشت.....
کسی هم مرا دوست نداشت به فکرم نبود.وقتی داشتند مرا می آفریدند.می سرشتند.کسی آن گوشه خدا خدا نمی کرد. وقتی داشتم روح می پذیرفتم شکل می گرفتم.قد می کشیدم.چشم هام رنگ می خورد.چهره ام طرح می شد.بینی ام نجابت می گرفت.فرشته ای ظریف و شوخ و مهربان و چابک پنجه ای.با نوک انگشتان کوچک سحر آفرینش.آن را صاف و صوف نمی کرد. وقتی می خواستند قامتم را بر کشند خویشاوند شاعر خیال پرور و بلند پروازی نداشتم تا خیال و آرزوی خویش را نثار بالای من کند. وقتی می خواستند کار دل را در سینه ام آغاز کنند آشنایی دلسوز و دل شناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه ی دل های خوب بهترین را برگزیند....
درج شده در تاریخ ۹۷/۰۸/۱۶ ساعت 21:37
برچسب ها:
1
2
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|