(1)
امشب که غمم بی حد و اندازه شده
انگار عنایتت به من تازه شده
این دل، دل تنگ ِ بی توام آقا جان
در پیش قدمهای تو دروازه شده
(2)
من مست پیاله ی توام آقاجان
صد حنجره ناله ی توام آقاجان
دستان مرا بگیر، دستم خالیست
امشب که حواله ی توام آقاجان
(3)
هر جمعه می اندیشم شاید برسی
با جمعه بعدی که میاید برسی
ما سیصد و سیزده نفر دلتنگیم
آقا وقتش شده ست باید برسی
(4)
من می خواهم بیایی اما بعدا
من منتظرت هستم آقا بعدا
وقتی که بیایی به تو می اندیشم
امروز گرفتارم.... پس تا بعدا.....