مربيگري و بازيكن بودن در پرسپوليس افتخار نيست بلكه ننگ است

تراكتور سازي در حضور بيش از 25000 هوادار خود در آزادي با بازي نه چندان خوب خود در تهران يك بر صفر مغلوب پرسپوليس تهران شد.


بازي تراكتور با پرسپوليس در نيمه اول با حساب مساوي صفر بر صفر به پايان رسيد اما با شروع نيمه دوم ديدار پرسپوليس توانست در اوايل اين نيمه بازي را با تك گل غلامرضا رضايي به نفع خود كند اما ...


توهينهاي قوميتي و مليتي پرسپوليسيها و بعضي فارس زبانهاي بي فرهنگ و مغرض و سو استفاده گر از ورزش به ملت ترك زبان در اين خاك , توهين به نصف ملتي است كه سهم آنها در حفظ ناموس آنها و خاك ايران در زمانهاي بسيار دور و در دفاع مقدس و پيشرفتهاي علمي ,اقتصادي , هنري , ورزشي و ... بسيار فراتر از درك شما بي شخصيتهاي آشوبگر و نادان است.


جناب آفاي علي دايي كه نام خود را ترك زبان ايراني گذاشته اي و جناب آفاي كريم باقري كه تو نيز ادعاي حرفه اي گري در فوتبال را داريد و هر دو متعلق به اين نفطه از كشور هستيد!


همه ما ميدانيم كه ورزش نام مقدسي است كه بارها پيامبران و امامان ما به آن تاكيد داشتند و شما نيز سهم بسزايي در اين امر براي اين مرز و بوم داشتيد.

آفايان علي دايي و كريم باقري! مردم ترك زبان كشور چه اردبيليهاي با مرام و دوست داشتني و چه تبريزيهاي با غيرت به هر دوي شما افتخار ميكنند اما اين بدين معنا نيست كه مرام و غيرت شما با ادعاي حرفه اي گري تحت الشعاع قرار گيرد و شما در تيمي خدمت كنيد كه هوادارانش به اجداد و ناموستان و خودتان و برادرانتان توهين كنند اما ادعاي حرفه اي بودن شما , شما را به سكوت وا دارد!

اردبيل و تبريز و آذربايجان و آذربايجاني آنقدر همانند شما در ايران غيور مرداني دارند كه بتوان به آنها افتخار كرد اما فرق آنها با شما و امثال شما اين بود كه آنها مليت و قوميت خود را به خاطر پول و مقام و شهرت به دست فراموشي نسپاردند و اينگونه با وجود توهينها خاموش نبودند و بدتر از آن خدمتگزار آنها هم نشدند.

آقاي كريم باقري و آقاي علي دايي! اين تيمي كه در مقابل شما بود همان تيمي است كه مردمانش 7 سال در حسرت حضور دوباره آن در ليگ بودند و بارها شما را همين هواداران ستودند و دوستدارتان بودند اما امروز با توهين هواداران گستاخ تيمتان به قوميت خود شما و همين مردم, دوباره دل آذربايجانيها را شكستيد و با وجود اينكه اين مردم و هواداران بارها آغوششان را به شما باز كردند پشت به آنها كرديد .

در اينجا بهتر است از بهلول داننده براي شما و امثال شما موضوعي تعريف كنيم:

روزي وزير پادشاه وقت بهلول داننده را در بازار ميبينه كه بهلول خاك ميفروشه . با تعجب به خود ميگه چرا بهلول ميان اين همه گزينه خاك ميفروشه و ميره سراغش و تصميم به خريد خاك ميكنه تا از موضوع سر در بياره !

پولي بهش ميده و بهلول با دستش يك مشت خاك رو پرت ميكنه هوا بهش ميگه اين خاك بر سر كساني كه به پادشاهان و بزرگان دل ميبنده ! وزير تعجب ميكنه و دوباره بهش پول ميده تا ببينه دوباره چي ميگه! باز خاك رو به هوا پرت ميكنه ميگه اين خاك هم بر سر كساني كه حرف دل خودش رو به زنش ميگه! باز وزير تعجب ميكنه و دوباره پول ميده و بهلول دوباره با پرت كردن خاك به هوا ميگه اين هم بر سر كساني كه از آشناهاي خود دل ميكنه و به غريبه ها دل ميبنده! وزير تعجب ميكنه و مياد با خودش فكر ميكنه و تصميم ميگيره حرفهاي بهلول رو در زندگيش امتحان بكنه تا ببينه اين حرفها صحت داره يا نه!

در اين هنگام تصميم ميگيره بز شير ده و خوش خط و خال پادشاه رو بگيره و در جايي پنهان كنه. بعد اين به همسرش ميگه امروز بز پادشاه رو دزديده اما به كسي نگو ميخوام مهموني بديم با هم و زنش ميگه باشه.

بعد اين كار به بهانه اي با زنش شديدا درگير ميشه تا موضوع بهلول داننده رو امتحان كنه به طوري كه زنش از دستش بسيار ناراحت ميشه و براي تلافي موضوع دزديدن بز پادشاه رو به پادشاه ميگه و وزير دستگير ميشه به خاطر يك بز!

وزير رو به پاي چوبه دار ميبرن و پادشاه بهش فرصت ميده تا از خودش دفاع كنه .

وزير به پادشاه ميگه قربان بز شما رو من در فلان جا نگه داشتم به خاطر اينكه ميخواستم خرفهاي بهلول رو امتحان كنم!

پادشاه ميگه چه حرفهايي و وزير موضوع رو تعريف ميكنه.

ميگه بهلول گفت خاك بر سر كساني كه به پادشاهان دل ميبنده و قربانت شوم من 50 سال به شما خدمت كردم اما الان شما من را به خاطر يك بز ناچيز به چوبه دار ميفرستيد اين اولين موضوع كه ميبينم راست گفته بهلول.

دومين موضوعش گفت خاك بر سر كساني كه به زنش حرف دلشو ميگه و زن بنده هم بعد از يك عمر زندگي سر موضوعي همسرش كه من باشم من رو فروخت تا تلافي درگيري من رو با خودش در بياره و اما موضوع آخر كه بعد اين همه سال متوجه شدم!

اين اشخاصي كه منو به سنگ بستن همون اشخاصي هستن كه من هميشه به آنها خدمت كردم و الان كه موقعيت منو اينگونه ميبينن به خاطر خود شيريني پيش شما منو به سنگ ميبندن و آن اشخاصي كه ميانجيگري منو پيش شما ميكنن و ميگن اونها رو به جاي من تنبيه كنين فاميلها و بستگان من هستند كه من به آنها هميشه پشت كردم و آنها رو از خودم ندونستم و هميشه به اونها خيانت كردم .

بله جناب آفاي علي دايي و كريم باقري! قصه ما با شما تموم شده و شما بهتره كمي با خود فكر كنيد و به خود بياييد چون به شما هم توهين كردند . سكوت كنيد هم شما و هم فدراسيون فوتبال خائن هستيد.

از شبكه 3 سيما هم به خاطر قطع صداي شعارهاي زننده ممنونيم و اميدواريم این شبکه در تمامی موارد حق و حقوق هموطنان ترک زبان را رعایت نماید و از مسئولين ذيربط نیز میخواهیم به اين موضوع هر چه سریعتر رسيدگي نمايند