تا جان به تنم باشد ، یادت به سرم باشد / تا سر ندهم بر باد ، هرگز نروی از یاد .
این شعر آبی می نشیند روی کاشی / وقتی که معشوق غزل هایم تو باشی / برگرد شاید شعر آرامش بگیرد / چیزی نمانده واژه را از هم بپاشی .
تویی که مرا در حال سقوط می بینی ، آیا تا به حال اندیشیده ای که شاید تو وارونه ایستاده ای ؟
من به یادت هستم چه به هنگام دعا ! چه به هنگام نشستن به لب پنجره ی خاطره ها !
تو از هر نزدیکی به من نزدیکتری ، دوری و فاصله فقط برای کسانی معنی داره که دلهاشون از همدیگه دوره !
شکسپیر میگوید هرازگاهی برای آنکه دوستش میداری نشانه ای بفرست تا به یادش آوری که هنوز برایت عزیز است و این آن نشانه است .
آمدم امشب به میخانه تمنایت کنم / می نمیخواهم بیا ساقی تماشایت کنم / بیقرارم ساقی از میخانه بیرونم مکن / کرده ام می را بهانه تا تماشایت کنم .
دیروزمان که گم شد ، فردایمان هم که پیدا نیست ، پس امروز پیداها را گم نکنیم .
من به یاد دل و دل یاد تو را میگیرد / دل اگر یاد عزیزش نکند میمیرد .
تنها تفاوت ما این است : تو به خاطر نمی آوری ، من از خاطر نمیبرم !
این بار تو بگو دوستت دارم ، نترس ، من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید .
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست ، به وسعت تمام ناگفته هایم دوستت دارم .
تو مپندار که خاموشی من ذکر فراموشی توست / بلکه هر لحظه دلم مست تماشایی توست .
قشنگترین حس وقتیه که بدونی هرگز فراموش نمیشی ! این حس تقدیم به وجود نازت .
اگه مجبور باشم انتخاب کنم بین دوست داشتنت یا نفس کشیدن ، از آخرین نفس استفاده می کنم تا بهت بگم : دوستت دارم .
شب نگاهم که می کنی انگار / توی چشمم چراغ می افتد / آخرش من برات می میرم / صبر کن اتفاق می افتد .
می روی آن دل مسکین مرا برگردان / شب بارانیه غمگین مرا برگردان / هرچه بردید ز جان و دل من حرفی نیست / لااقل آن من پیشین مرا برگردان .
گرچه جانم رود از دست در این کنج قفس / یادت از دل نرود تا که مرا هست نفس .
درسته که جداییم ، نگو که بی وفاییم / ما اهل هر کجاییم ، فقط یاد شماییم .
گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند .
به علت هزینه های بالا ممکن است سایت از دسترس خارج شود.
لطفا ما را در اینستاگرام دنبال کنید.