فراموش کردم
رتبه کلی: 1670


درباره من
سوختن در عشق را ازبر شدیم.

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
دستهایم نمیرسند تا ستاره ی ارزوهای محال را برایت بچینم , تنجه برایم از چیدن ستاره مهم است رویای نب ارامش توست
------------------------------
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
.......I Love you
......I Love you
.....I Love you
....I Love you
...I Love you
..I Love you
.I Love you
.I Love you
.I Love you
..I Love you
...I Love you
....I Love you
.....I Love you
......I Love you
.......I Love you
........I Love you
........I Love you
........I Love you
--------------------------------
غریق نجاتم میشوی

وقتی که پلک میزنی

و آنگاست که می فهمم

خدا پلک را برای چه آفرید


* * *


تمام جسارتم که جمع شد

در رادیکال چشمانت تساوی صفر شد

و چون از غرورم توان گرفتم

در مجذور نگاهت

معادله ام دو مجهولی شد


* * *

چه کسی بیدار است

و به اندازه ی یک برگ

که از شاخه ی بیدی به زمین می افتد

هوشیار است


* * *

شب است و سهم من از تو

خزابه های نگاه است

چیزی شبیه نبودن

چیزی شبیه سراب است..
-------------------------------

ز کجا آمده ای ؟

که چنین نمناکی !

زیر باران بودی ؟

ای خیال ابدی !

بی تو من تنهایم

تو چرا غمگینی ؟




من اگر می گریم

ترس فردا دارم

ترس بی تو ماندن

تو چرا می گریی ؟




ای صدای قدمت

نبض دلتنگی من

من اگر دلتنگم

تو چرا تنهایی ؟




رو به رویم بنشین

حرف دل با من گو

من اگر خاموشم

تو چرا دلتنگی ؟




من اگر تاریکم

مثل شب های دگر

پشت این پنجره ها

تو چرا خاموشی ؟




من اگر می بارم

مثل باران بهار

تو چرا نمناکی ؟




سایه ات زد فریاد

من برای غم تو می گریم

من مسافر هستم

آمدم تا بروم

رفتنم تا ابدیت جاریست.....
خوبم !
باور کنید ؛
اشک ها را ریخته ام
غصه ها را خورده ام ؛
نبودن ها را شمرده ام ؛
این روزها که می گذرد
خالی ام ؛
خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت ؛
و حتی از عشق !
خالی ام از احساس
.
.
.
می خواهم خودکشی کنم؛
نه اینکه تیغی بردارم و رگم را بزنم؛
قید احساسم را می زنم
.
.
.
صدا بزن مرا، مهم نیست به چه نامی
فقط میم مالکیت را آخرش بگذار
میخواهم باور کنممال تو هستم
.
.
دلم لک زده .. !!
برای یک عاشقانه ی آرام .. !!
که مرا بنشانی بر روی پاهایت .. !!
بگذاری گله کنم ،،
از همه این کابوسهایی ،،
که چشم ترا دور دیده اند .. !!
farshid tan-ha (farshid73 )    

آدمیزاد....

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۱۶ ساعت 17:59 بازدید کل: 215 بازدید امروز: 213
 

 

 

 

 در قحطی تــــــــــو

چه دل خوشی دارند


بیهوده می آیند و می روند ...!


این نفسهای من..

 

 

 چقدر خوبه بعضیا بدونن که اگه چیزی رو به روشون نمیاری ،
از سادگی نیست ...
داری جون می کـَـنی حرمت یه روزایی رو نگه داری
که اونا یادشون رفته !

 

 

 

 

 

 

 

 منــو که دیدی نگو فلانــی چــرا انقــدر داغون شدی ...
من تمام دنیام شده
یه شماره و یه سیگار روشن می فهمـــی ؟!!

 

 

 

 

امشب انگار قرص ها هم آلزایمر گرفتن ...
 
لعنتی ها یادشون رفته که خواب آورن نه یاد آور ...

 

آدمیزاد، غرورش را خیلی دوست دارد، آن را از او نگیرید...
حتی به امانت نبرید...
ضربه ای هم نزنیدش، چه رسد به شکستن یا له کردن آن!
آدمی غرورش را خیلی زیاد ، شاید بیشتر از تمام داشته هایش
دوست می دارد،
حالا ببین اگر خودش ، غرورش را به خاطر تو
نادیده بگیرد، چه قدر دوستت دارد!

♥ و این را بفهم آدمیزاد ♥

 

 

آدمک آخر دنیاست بخند √

آدمک مرگ همین جاست بخند√

دست خطی که تو را عاشق کرد√

شوخی کاغذی ماست بخند √

آدمک بچه نشی گریه کنی√

همه دنیا سراب است بخند √

آن خدایی که بزرگش خواندی √

بخدا مثل تو تنهاست بخند √

فکر کن درد تو چه ارزشمند است √

فکر کن گریه چه زیباست بخند √

صبح فردا به شبت نیست که نیست √

تازه انگار که فرداست بخند√

تازه آنچه که یادت دادیم√

پر زدن نیست که در جاست بخند√

آدمک نــغمه آغاز نخوان √

به خدا آخر دنیاست بخند√

این روزها چه قدر دلم هوای آن روزها را کرده …

♣♣♣

گاهی میرسه که دیگه از خدا نه پول میخوای نه خونه میخوای و نه … !

یه موقع هایی هست فقط یه دل خوش میخوای !

فقط یه دل خوش …

 

 

حسرت

چیزی نیست که من بخورم

حسرت

اون چیزیه که به دلت میذارم...

 

 

 

::

آرام تر تکانش دهید ...
مرگ مغزی شده ...
باید زودتر دفن شود ...
چیزی برای اهدا هم ندارد ...
احساسم است ...
تا همین دیروز زنده بود ...
خودم دیدم ...
کسی لهش کرد و رفت ...!!!
 
 
 

 

 


خــدایا ؟
کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .
مــی خــواهـــم در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !
ایـن یـک اعــتـراف اســت . . .
مــن ..
بــی او ..
دوام نــمی آورم...

خیلی درد داره وفادار دستایی باشی که

حتی یه بار هم لمسشون نکردی....

یادته...من هیچوقت دستاتو لمس نکردم........یادته؟؟؟؟؟؟؟

در آینه مردی دارد بغض می کند

بیایید بغلش کنید

پشتش را بمالید

به او بگویید همه چیز درست می شود

دلش می خواهد کمی دروغ بشنود

آینه را پایین ترهمیشه

می گفت پای رفتن ندارم

راست می گفت ....

با سر رفت ......
نصب کنید


گمانم دیگر به زانو در آمده

 

 

 

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۰۷/۱۶ - ۱۷:۵۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (2)