|
رتبه کلی: 3778
|
|
|
|
پیرمرد و دختر 25 ساله
|
درج شده در تاریخ ۹۱/۰۶/۱۳ ساعت 23:40
بازدید کل:
520 بازدید امروز: 102
|
|
|
پیرمرد و دختر 25 ساله یک مرد ۸۰ ساله میره پیش دکترش برای چک آپ. دکتر ازش در مورد وضعیت فعلیش می پرسه و پیرمرد با غرور جواب میده : هیچوقت به این خوبی نبودم. تازگیا با یه دختر ۲۵ ساله ازدواج کردم و حالا باردار شده و کم کم داره موقع زایمانش میرسه. نظرت چیه دکتر؟ … دکتر چند لحظه فکر میکنه و میگه: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم. من یه نفر رو می شناسم که شکارچی ماهریه. اون هیچوقت تابستونا رو برای شکار کردن از دست نمیده. یه روز که می خواسته بره شکار از بس عجله داشته اشتباهی چترش رو به جای تفنگش بر میداره و میره توی جنگل … همینطور که میرفته جلو یهو از پشت درختها یه پلنگ وحشی ظاهر میشه و میاد به طرفش. شکارچی چتر رو می گیره به طرف پلنگ و نشونه می گیره و ….. بنگ! پلنگ کشته میشه و میفته روی زمین! پیرمرد با حیرت میگه: این امکان نداره! حتما’ یه نفر دیگه پلنگ رو با تیر زده! دکتر یه لبخند میزنه و میگه: دقیقا’ منظور منم همین بود!
|
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۰۶/۱۳ - ۲۳:۴۰ |
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید.
ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
|
|