فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 3778


درباره من
امیر عابدی (fati-ati )    

شعر خواستگاری کلاغ از قناری

منبع : WWW.CLOB.COM
درج شده در تاریخ ۹۰/۰۶/۲۷ ساعت 23:51 بازدید کل: 629 بازدید امروز: 75
 

کلاغ عاشق! یه روزی آقای کلاغ ، ....... یا به قول بعضیا زاغ رو دوچرخه پا می‌زد، ........ رد شدش از دم باغ پای یک درخت رسید ، ........ صدای خوبی شنید نگاهی کرد به بالا ،........... صاحب صدا رو دید یه قناری بود قشنگ ، ......... بال و پر ، پر آب و رنگ وقتی جیک جیکو می‌کرد ، ......... آب می‌کردش دل سنگ قلب زاغ تکونی خورد ،...... قناری عقلشو برد توی فکر قناری ، .........تا دو روز غذا نخورد روز سوم کلاغه ،........‌رفتش پیش قناری گفتش عزیزم سلام ، ........اومدم خواستگاری! نگاهی کرد قناری ، ......بالا و پایین، راست و چپ پوزخندی زد به کلاغ ،....... گفتش که عجب! عجب منقار من قلمی ، .......منقار تو بیست وجب واسه چی زنت بشم؟..... مغز من نکرده تب کلاغه دلش شیکست ،..... ولی دید یه راهی هست برای سفر به شهر ،...... بار و بندیلش رو بست یه مدت از کلاغه ،......... هیچ کجا خبر نبود وقتی برگشت به خونه ،........ از نوکش اثر نبود داده بود عمل کنن ، ........منقار درازشو فکر کرد این بار می‌خره ،.... قناریه نازشو باز کلاغ دلش شیکست ، ........نگاه کرد به سر و دست آره خب، سیاه بودش! .......اینجوری بوده و هست دوباره یه فکری کرد ، .......رنگ مو تهیه کرد خودشو از سر تا پا ،........ رفت و کردش زرد زرد رفتش و گفت: قناری! ......اومدم خواستگاری شدم عینهو خودت ،......... بگو که دوسم داری اخمای قناریه ، .......دوباره رفتش تو هم! کله‌مو نگاه بکن ،......... گیسوهام پر پیچ و خم موهای روی سرت ،........ وای که هست خیلی کم فردا روزی تاس می‌شی!...... زندگی‌مون میشه غم کلاغ رفتش خونه ........نگاه کرد به آیینه نکنه خدا جونم ! .......سرنوشت من اینه؟! ولی نا امید نشد ،...... رفت تو فکر کلاگیس گذاشت اونو رو سرش ، ....تفی کرد با دو تا لیس کلاه گیسه چسبیدش ،.... خیلی محکم و تمیز روی کله‌ی کلاغ ،..... نمی‌خورد حتی لیز نگاه که خوب می‌کنم ، ....می‌بینم گردنتو یه جورایی درازه ، ......نمی‌شم من زن تو کلاغه رفتشو من ،...... نمی‌دونم چی جوری وقتی اومدش ولی ، .....گردنش بود اینجوری خجالت نمی‌کشی؟.... واسه گوشتای شیکم!؟ دوست دارم شوهر من ، .....باشه پیمناست دست کم! دیگه از فردا کلاغ ،.... حسابی رفت تو رژیم می‌کردش بدنسازی ، .....بارفیکس و دمبل و سیم بعدش هم می‌رفت تو پارک ،..... می‌دویید راهای دور آره این کلاغ ما ،‌.....خیلی خیلی بود صبور واسه ریختن عرق ، .....می‌کردش طناب‌بازی ولی از روند کار ، ....نبودش خیلی راضی پا شدی رفتش به شهر ،.... دنبال دکتر خوب دو هفته بستری شد ، .....که بشه یه تیکه چوب قرصای جور و واجور ، ....رژیمای رنگارنگ تمرینهای ورزشی ، ....لباسای کیپ تنگ آخرش اومد رو فرم ، .....هیکل و وزن کلاغ با هزار تا آرزو ، .....اومدش به سمت باغ وقتی از دور میومد ، .....شنیدش صدای ساز تنبک و تنبور و دف ، ....شادی و رقص و آواز دل زاغه هری ریخت !........ نکنه قناریه؟ شایدم عروسی ......... بازای شکاریه!! دیدش ای وای قناری ، .....پوشیده رخت عروس یعنی دامادش کیه؟ .....طاووسه یا که خروس؟ هی کی هست لابد تو تیپ ، ....حرف اولو می‌زنه! توی هیکل و صورت ،‌ ....صد برابر منه کلاغه رفتشو دید ،..... شوهر قناری رو شوکه شد ، نمی‌دونست، ....چیز اصل کاری رو! می‌دونین مشکل کار ،.... از همون اول چی بود؟ کلاغه دوچرخه داشت ،‌.....صاحب بی ام و نبود

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۰۶/۲۹ - ۱۶:۰۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)