اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی فکر کردن به او باعث شادی و آرامشتان می شود.
اگر واقعا عاشقش باشی ، در کنار او که هستید ، احساس امنیت می کنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی با شنیدن صدایش ، ضربان قلب خود را در سینه حس می کنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، زمانی که در کنارش راه می روید احساس غرور می کنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل دوری اش برایتان سخت و دشوار است.
اگر واقعا عاشقش باشی ، حتی تصور بدون او زیستن برایتان دشوا ر است.
اگر واقعا عاشقش باشی ، شیرین ترین لحظات عمرتان لحظاتی است که با او گذرانده اید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید برای خوشحالی اش دست به هرکاری بزنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، هر چیزی را که متعلق به اوست ، دوست دارید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، برای دیدن مجددش لحظه شماری می کنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید از خواسته های خود برای شادی او بگذرید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، به علایق او بیشتر از علایق خود اهمیت می دهید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، حاضرید به هرجایی بروید فقط او در کنارتان باشد.
اگر واقعا عاشقش باشی ، ناخود آگاه برایش احترام خاصی قائل هستید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، واژه تنهایی برایتان بی معناست.
اگر واقعا عاشقش باشی ، آرزوهایتان آرزوهای اوست.
اگر واقعا عاشقش باشی ، در دل زمستان هم احساس بهاری بودن دارید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، با موفقیت و محبوبیت او شاد و احساس سربلندی می کنید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، او برای شما زیباترین و بهترین خواهد بود اگرچه در واقع چنین نباشد.
اگر واقعا عاشقش باشی ، تحمل سختی ها برایتان آسان و دلخوشی های زندگیتان فراوان می شوند.
اگر واقعا عاشقش باشی ، به همه چیز امیدوارانه می نگرید و رسیدن به آرزوهایتان را آسان می شمارید.
اگر واقعا عاشقش باشی ، در مواقعی که به بن بست می رسید ، با صحبت کردن با او به آرامش می رسید.
گر واقعا عاشقش باشی ، شادی اش برایتان زیباترین منظره دنیا و ناراحتی اش برایتان سنگین ترین غم دنیاست.
به راستی دوست داشتن چه زیباست ،این طور نیست ؟