...

ما خوشحال که می‌شویم گریه می‌کنیم. ما ناراحت که می‌شویم هم گریه می‌کنیم. ما حتی با پیاز پوست کردن هم گریه می‌کنیم. گاهی اوقات به گریه می‌افتیم چرا که نیاز به گریستن داریم. این‌ها احساسات کاملا متفاوتی هستند، اما آیا ساختار و جنس اشک ریخته شده در احساسات مختل...

...

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته، بهم بدی، این هم پولش. بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت ش...

سیمون شوبرت هنرمند آلمانی است که 37 سال سن دارد و به عنوان یکی از هنرمندان مشهور در کشورش شناخته می شود. این هنرمند کاغذ را وسیله اصلی کار خود قرار داده است و در نقاشی های خود از جوهر یا هیچ وسیله دیگری استفاده نمی کند بلکه او با استفاده از تا کردن و فشار دادن کاغذها نقاشی می کند. جلوه و سبک این نقا...

به گزارش خبرنو به نقل از شیعه آنلاین؛‌ اخبار رسیده از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حاکی از آن است که اخیرا محموله بزرگی از کفش های تولید چین وارد این کشورهای عربی شده که به صورت توهین آمیز بر روی آن آیات قرآن نوشته شده است. گفته می شود، این اقدام در حالی صورت گرفته که در ماه مبارک رمضان بسر می ...

"موزائیکولتور انترناسیونال مونترآل" یک رقابت بین‌المللی گسترده مجسمه‌های گیاهی است که در مونترآل کانادا برگزار می‌شود، جشنواره‌ای هنری است که باغبانان، مجسمه‌سازان و عموم مردم را به یکسان به وجد می‌آورد. ...

پیری برای جمعی سخن میراند، لطیفه ای برای حضار تعریف کرد، همه دیوانه وار خندیدند.....بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند....او مجددا لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای ی...

...

...

...

دو شاگرد پانزده ساله دبیرستان نزد معلم خود آمده و پرسیدند: استاد اصولا منطق چیست؟ معلم کمی فکر کرد و جواب داد: گوش کنید، مثالی می زنم، دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف. من به آنها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید کدام یک این کار را انجام دهند؟ هر دو شاگرد یک زبان جوا...

سلیمان نبى(ع) را فرزندى بود نیك‏سیرت و با جمال. در كودكى درگذشت و پدر را در ماتم خود گذاشت. سلیمان، سخت رنجور شد و مدّتى در غم او مى‏سوخت. روزى دو مرد نزد او آمدند و گفتند: «اى پیامبر خدا! میان ما نزاعى افتاده است. خواهیم كه حُكم كنى و ظالم را كیفر دهى و مظلوم را غرامت بستانى». ...

...

...

روزى حضرت امیر (علیه السلام ) در میان اصحاب خود فرمود: من در همه عمر خود در حق كسى نه نیكى كرده ام نه بدى اصحاب عرض كردند: یا امیرالمؤ منین (علیه السلام ) ما معنى این سخن را نمى دانم شما این معنى را توضیح دهید. آنگاه حضرت فرمود: هر كسى كه در حق كسى نیكى كند جزاى آن نیكى به خود او باز مى گر...

...

آیا میدانید وقتی یک رکعت نماز خوانده میشود نام زیبای احمد شکل میگیرد؟؟ ...

...

...

دو عکاس جسور با نام‌ های «نیک سلوی» و « سی جی کیل» مرگ را به جان خریده و با شنا خود را به نزدیک‌ترین حد ممکن رسانده‌اند تا بتوانند تصاویر زیر را از تلاقی آب و آتش به تصویر بکشند. اگر بدانید که دمای آب در محل این تلاقی تا ۱۱۰ درجه بالا می‌رود و هر مو...

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 1- طلبتُ الجنة، فوجدتها فی السخأ:بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگی و جوانمردی یافتم. 2- و طلبتُ العافیة، فوجدتها فی العزلة:و تندرستی و رستگاری را جستجو نمودم، پس آن را در گوشه‏گیری (مثبت و سازنده) یافتم. 3- و طلبت ثقل المیزان، فوجدته ف...

چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد که ناگهان گردباد سختی در گرفت، خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد. دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. در حال مستاصل شد… از ...

...

باغ چهار فصل یک باغ استثنایی است نه بخاطر زیبایی و هارمونیک بودن آن بلکه بخاطر اینکه این باغ زیبا با زحمتهای فقط 2 نفر ساخته شده است. باغ چهار فصل در حومه والسال در غرب انگلستان واقع شده است. این باغ در واقع حیاط پشتی خانه تونی و ماری نیوتون می باشد. علاقه فراوان تونی و ماری نیوتون به گلکار...

تصویر یک صفحه از قرآن کریم که منسوب به خط حضرت علی (ع) می‌باشد در کتابخانه آیت‌الله العظمی مرعشی نجفی توجه مراجعه‌کنندگان داخلی و خارجی این کتابخانه را به خود جلب کرده است. تصویر یک صفحه از قرآن کریم به خط حضرت امیرالمومنین علی‌بن‌ابیطالب‌(ع) که بر روی پوست آهو به خط...

دختر كوچكی هر روز پیاده به مدرسه می رفت و بر می گشت. با اینكه آن روز صبح هوا زیاد خوب نبود و آسمان نیز ابری بود ، دختر بچه طبق معمولِ همیشه ، پیاده بسوی مدرسه راه افتاد. بعد از ظهر كه شد،‌ هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شدیدی درگرفت. مادر كودك كه نگران شده بود مبادا دخترش ...

...

...