مسیر عشق
اولین روز در بهار فصلی ، در باغ قلبش را بر رویم گشود
و گل های همیشه بهار را ، برایم چید
در دومین روز
گل های خوشبوی لبخند را در گلدان عشق من جای داد
سومین روز بجای گل ، خار از خارستان برایم ارمغان آورد
در چهارمین روز وقتی ایمان آورد که : " قلبم را تسخیر کرده است " ،
تحقیر و توهین را بجای کلمات زیبای : " عشق و دوست داشتن " ، جایگزین کرد
و در آخرین روز
مهر جدایی را در شناسنامه ی قلب بی قرارم با صدایی بلند ، کوبید
و من در تمامی این روزها بردبار بودم
و پر گذشت
چون عشق من به او عشقی حقیقی و ریشه دار بود
نه " تظاهر " بود
نه " فریب "
این مسیر عشق پوشالی او بود
عشقی " دروغین " و " نا پایدار "
زمستان87
گلی امیر اصلانی