|
حس تنهای
(fpbpfh )
آلبوم:
تصاویر پروفایل
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ:
بازدید کل:
239 بازدید امروز: 221
توضیحات:
بچه های فامیل دور ننه بزرگم جمع شده بودن،
ننه داشت از قدیما میگفت! که یه دفه زل زد تو چشم یکی از نوه هاش و پرسید: عزیزم مگه عقد کردی؟ با تعجب جواب داد نه! ننه روشو برگرند و زیر لب گفت: یاد اون زمون بخیر تا کسی خونه شوهر نمی رفت نه ابروهاشو برمیداشت نه سرخاب سفیدآب میکرد... بغل دستیش در گوشش گفت تا ننه نفهمیده پسری پاشو برو گمشو بیرون..
درج شده در تاریخ ۹۴/۰۲/۰۳ ساعت 18:22
برچسب ها:
1
لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید. |
کاربران آنلاین (0)
|