مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، حسینی دیگر است. عاشورا ، زمینه ساز ظهور است. کربلا باید اتفاق می افتاد تا بشریت انتظار حسینی دیگر را بکشند.
این دو(عاشورا، انتظار) پیوندی دیرین و مستحکم با یکدیگر دارند:
یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز، برای دیگری است،
یکی رمز «حیات شیعه » است و دیگری رمز «بقای آن»،
یکی رمز «قیام و به پا خاستن شیعه » است و دیگری عامل «حفظ و استمرار آن»،
«مهدی»(علیه السلام) وارث عاشورا است; همچنان که «حسین »(علیه السلام) وارث پیامبران است.
عاشورا برای ساختن منتظران واقعی است، فرهنگ عاشورا مایه شکوفایی منتظران مهدی(روحی فداه) است.
انتظار، کربلایی دیگر است به وسعت همه جهان و مصاف حق و باطل است در زمانی دیگر. اما کربلایی که این بار حق پیروز می شود و باطل از صحنه روزگار محو می شود.
انتظار زمانی است برای آماده شدن گرفتن انتقام خون شهید کربلا.
«انتظار و عاشورا» دو بال پرواز شیعه است ; اگر این دو نبود، چشمه «غدیر»میخشکید
دشمنان نیز پیوند این دو بال را در یافته اند: شیعه با دو نگاه همراه است: «نگاه سرخ » و «نگاه سبز» ; عاشورا و ظهور، با الهام از یکی «انقلاب » می کند وبا دیگری آن را «استمرار» می بخشد.