فراموش کردم
اعضای انجمن(325) مدیریت انجمن
جستجوی انجمن
مجید علی پور (galexy )    

دکترحسابی و انیشتین

منبع : http://03.best2film.com/ftopic-1343-0-days0-ordera
درج شده در تاریخ ۸۹/۰۸/۳۰ ساعت 14:59 بازدید کل: 634 بازدید امروز: 111
 

در زمان تدريس در دانشگاه پرينستون دکتر حسابى تصميم مى‌گيرد سفره هفت سينى براى انيشتين و جمعى از بزرگترين دانشمندان دنيا از جمله «بور»، «فرمى»، «شوريندگر» و «ديراگ» و ديگر استادان دانشگاه بچيند و آنها را براى سال نو دعوت کند...

آقاى دکتر خودش کارتهاى دعوت را طراحى مى‌کند و حاشيه آن را با گل‌هاى نيلوفر که زير ستون‌هاى تخت جمشيد هست تزئين مى‌کند و منشا و مفهوم اين گلها را هم توضيح مى‌دهد. چون مى‌دانست وقتى ريشه مشخص شود براى طرف مقابل دلدادگى ايجاد مى‌کند.

دکتر مى‌گفت: «براى همه کارت دعوت فرستادم و چون مى‌دانستم انيشتين بدون ويالونش جايى نمى‌رود تاکيد کردم که سازش را هم با خود بياورد. همه سر وقت آمدند اما انيشتين 20 دقيقه ديرتر آمد و گفت چون خواهرم را خيلى دوست دارم خواستم او هم جشن سال نو ايرانيان را ببيند. من فورا يک شمع به شمع‌هاى روشن اضافه کردم و براى انيشتين توضيح دادم که ما در آغاز سال نو به تعداد اعضاى خانواده شمع روشن مى‌کنيم و اين شمع را هم براى خواهر شما اضافه کردم.»


به هر حال بعد از يک سرى صحبت‌هاى عمومى ‌انيشتين از من خواست که با دميدن و خاموش کردن شمع‌ها جشن را شروع کنم. من در پاسخ او گفتم: ايرانى‌ها در طول تمدن 10 هزار ساله‌شان حرمت نور و روشنايى را نگه داشته‌اند و از آن پاسدارى کرده‌اند. براى ما ايرانى‌ها شمع نماد زندگيست و ما معتقديم که زندگى در دست خداست و تنها او مى‌تواند اين شعله را خاموش کند يا روشن نگه دارد.

آقاى دکتر مى‌خواست اتصال به اين تمدن را حفظ کند و مى‌گفت بعدها انيشتين به من گفت: «وقتى برمى‌گشتيم به خواهرم گفتم حالا مى‌فهمم معنى يک تمدن 10هزارساله چيست. ما براى کريسمس به جنگل مى‌رويم درخت قطع مى‌کنيم و بعد با گلهاى مصنوعى آن را زينت مى‌دهيم اما وقتى از جشن سال نو ايرانى‌ها برمى‌گرديم همه درختها سبزند و در کنار خيابان گل و سبزه روييده است.»

بالاخره آقاى دکتر جشن نوروز را با خواندن دعاى تحويل سال آغاز مى‌کند و بعد اين دعا را تحليل و تفسير مى‌کند. به گفته وی همه در آن جلسه از معانى اين دعا و معانى ارزشمندى که در تعاليم مذهبى ماست شگفت زده شده بودند.


بعد با شيرينى هاى محلى از مهمانان پذيرايى مى‌کند و کوک ويلون انيشتين را عوض مى‌کند و يک آهنگ ايرانى مى‌نوازند. همه از اين آوا متعجب مى‌شوند و از آقاى دکتر توضيح مى‌خواهند. ايشان مى‌گويند موسيقى ايرانى يک فلسفه، يک طرز تفکر و بيان اميد و آرزوست. انيشتين از آقاى دکتر مى‌خواهد که قطعه ديگرى بنوازند. پس از پايان اين قطعه که عمدأ بلندتر انتخاب شده بود انيشتين که چشمهايش را بسته بود چشم‌هايش را باز کرد و گفت: «دقيقا من هم همين را برداشت کردم و بعد بلند شد تا سفره هفت سين را ببيند.»

آقاى دکتر تمام وسايل آزمايشگاه فيزيک را که نام آنها با "س" شروع مى‌شد توى سفره چيده بود و يک تکه چمن هم از باغبان دانشگاه پرينستون گرفته بود. بعد توضيح مى‌دهد که اين در واقع هفت چين يعنى 7 انتخاب بوده است. تنها سبزه با «س» شروع مى‌شود به نشانه رويش. ماهى با «م» به نشانه جنبش، آينه با «آ» به نشانه يکرنگى، شمع با «ش» به نشانه فروغ زندگى و ...

همه متعجب مى‌شوند و انيشتين مى‌گويد آداب و سنن شما چه چيزهايى را از دوستى، احترام و حقوق بشر و حفظ محيط زيست به شما ياد مى‌دهد. آن هم در زمانى که دنيا هنوز اين حرفها را نمى‌زد و نخبگانى مثل انيشتين، بور، فرمى‌ و ديراک اين مفاهيم عميق را درک مى‌کردند.

بعد يک کاسه آب روى ميز گذاشته بود و يک نارنج داخل آب قرار داده بود. آقاى دکتر براى مهمانان توضيح مى‌دهد که اين کاسه 10هزارسال قدمت دارد. آب نشانه فضاست و نارنج نشانه کره زمين است و اين بيانگر تعليق کره زمين در فضاست. انيشتين رنگش مى‌پرد عقب عقب مى‌رود و روى صندلى مینشیند

از او مى‌پرسند که چه اتفاقى افتاده؟

مى‌گويد : «ما در مملکت خودمان 200 سال پيش دانشمندى داشتيم که وقتى اين حرف را زد کليسا او را به مرگ محکوم کرد اما شما از 10 هزار سال پيش اين مطلب را به زيبايى به فرزندانتان آموزش مى‌دهيد. علم شما کجا و علم ما کجا؟!»

خيلى جالب است که آدم به بهانه نوروز يا هر بهانه خوب ديگر، فرهنگ و اعتبار ملى خودش را به جهانيان معرفى کند.

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۸۹/۰۸/۳۰ - ۱۴:۵۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)