فراموش کردم
رتبه کلی: 323


درباره من
وقتی قرار می شود کسی درباره

خودش حرف بزند و خودش را معرفی
کند تازه می فهمد چقدر درباره

خودش کم می داند برای همین

زود دست به دامن تاریخ و زمان

می شود و اطلاعاتی درباره سیر

تاریخی خودش در اختیار مخاطب

قرار می دهد شاید که از شر

نداشتن آگاهی درباره خودش خلاص شود.


***********************


دخترم ... دختری که شبیه ِ هیچ کس نیست !
سعی نکن ؛ نمی شناسی اش !

حتی خودش هم از خودش سر در

نمی آورد ! هم بغض ِ قصه ی من

اگر هستی ، لابلای این نوشته ها

پیدایم خواهی کرد؛ که در سکوت

آمدم میان ِ این همه هیاهوی آدم

ها ، یک رد گذاشتم ... و یک روز

هم رفتم ...

به همین سادگی ! ........

*************************

جواب پیام خصوصی نمیدم

دوستان پیام نفرستید ممنون..

غریب تنها (garibeh-tanha )    
   
عنوان: شب جمعه درِ رحمت بود باز
شب جمعه درِ رحمت بود باز
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 55 بازدید امروز: 53

این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
توضیحات:
شب جمعه درِ رحمت بود باز

دهد پروردگار از عرشت آواز

که می بخشم تو را عبدِ گنه کار

مشو شرمنده سر پایین مینداز

خطا کردی عطایت کرده ام من

بیا کن آشتی با من ، مکن ناز

بگو دردِ دلت را در دلِ شب

بدار ای بنده ی من حاجت ابراز

نیاوردم به روی خود گناهت

به نزدِ مردمت کردم سر افراز

به نفسِ خویشتن کردی ستمها

بیا امشب به حالِ خود بپرداز

که را دیدی چو من پوشنده ی عیب
بدان ای بنده هستم محرمِ راز

مشو نومید از آمرزشِ من

که غفّر الذنوبم من، سبب ساز

پشیمان شو از اعمالِ گذشته

پذیرم توبه را گر بشکنی باز

تو افتادی به دامِ دیوِ شیطان

نبود این مقصدِخلقت از آغاز

فریبِ گفته ی شیطان مخور تو

بیا تا من بگردم با تو دمساز

تویی اندر قفس مرغِ بهشتی

بگیر از رحمتِ من بالِ پرواز

خدایا کن نظر بر حالِ محزون

که شاد از یادِ تو باشد غزل ساز  
درج شده در تاریخ ۹۳/۰۴/۱۳ ساعت 00:12
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (0)