فراموش کردم
رتبه کلی: 2504


درباره من
من یه اسفندی ام...
بهم نگو چرا اینقدر راحت میخندی
مسخره ام نکن واسه زود گریه کردنم
ازم نخواه یه نیازمندو دیدم ازش بگذرم
من یه اسفندی ام...
من کینه ای نیستم
خاطرات بد روزمره رو فراموش میکنم، پس سعی نکن یادم بیاری بدیاتو
مواظب رفتارت باش چون ممکنه یهو از چشام بیوفتی
اونوقت دیگه هیچی فایده نداره
من یه اسفندی ام..
سراسر احساس
سراسر هیجان
و بسیار تنوع طلب
پیش من یکنواخت نباش
من یه اسفندی ام...
هیچوقت بی تفاوت نمیشم
حتی اگه از چشام بیوفتی
بازم کمی ناراحتی کمی دلسوزی کمی بغض کمی احساس
ته ته دلم وجود داره
من یه اسفندی ام...
غرورم دخترانس
سبک و جلف هم نیستم
زیبایی رو دوست دارم
عاشق طبیعتم
دنیای من باید پر از طراوت و شادی باشه
وگرنه آروم آروم پرپر میشم
من یه اسفندی ام..
شیطون بلا (gita79 )    

خدا...

درج شده در تاریخ ۹۵/۰۳/۱۲ ساعت 19:56 بازدید کل: 108 بازدید امروز: 108
 

آدم

پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

با تو رازی دارم !..

اندکی پیشتر اَی ..

اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

... زیر چشمی به خدا می نگریست !..

محو لبخند غم آلود خدا ! .. 

دلش انگار گریست .

نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..

یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

به خدا گفت :

من به اندازه ی ....

من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

به اندازه عرش ..نه ....نه

من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

خسته و سخت قدم بر می داشت !...

راهی ظلمت پر شور زمین ..

زیر لبهای خدا باز شنید ،...

نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۵/۰۳/۱۲ - ۱۹:۵۷
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)