فراموش کردم
رتبه کلی: 3258


درباره من
سلام ...

خدایا : نعمت عافیت مبدا همه نیازها،و
عاقبت به خیری مقصد همه نیاز هاست،
بین این مبدا تا آن مقصد ، والاترین نیازها
دلخوشیست ، خدایا به بزرگیت سوگند آنرا
به تمامی دوستانم عطا فرما.

*** آمین ***

*****************

از عارفی پرسیدم روی انگشترم چه حک کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و وقتی غمگینم به آن نظر کنم. گفت حک کن : میگذرد..

******************
افلاطون را گفتند : چرا هرگز غمگین نمی شوی ، گفت دل به آنچه نمی ماند نمی بندم.

******************
پوریا ی ولی گفت صیدم به کمند است
از همت مولا علی بخت بلند است
افتادگی اموز گر طالب فیضی
هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
******************
گاهی خودم هم می مانم در این عشق!!! تو نمی آیی و من منتظرم تو به من... به دلم... به روزگارم... بد می کنی و من به بد بودن هایت هم عشق می ورزم!! تو مرا پس می زنی من بیشتر در پی أت می دوم!! تو یادم نمی کنی من با یادت زندگی میکنم!!! تو دنبال زندگیت هستی و من دنبال این واژه های لعنتیم که شعری برایت بگویم شعری که تو هرگز نخواهی خواند!!!
M.vakili*** (gole-yas )    

حرف دل با امام عصر(عج)

درج شده در تاریخ ۹۱/۱۱/۱۲ ساعت 22:59 بازدید کل: 276 بازدید امروز: 137
 

مهدی جان

سلام مولای عزیزم....


هنوزم شرم دارم که برایت نامه بنویسم.


از شرمی که دارم دیگر نمیتوانم عاشقانه صدات بزنم...میترسم نگاهم نکنی...


آقا اجازه یه یه حرف بزنم :


بخدا دلم واسه غربتتون داره میترکه...


نمیدونم چی بگم...


از این ادما....از این وضع مردم....نه نمیخوام خودمو جدا ازشون بدونم....چون میدونم

چقد به قلبت زخم زدم....


هنوزم وقتی یادم میاد که نتونستم اونی شم که میخواستی و اومدم جمکرانت

داغوون میشم...


دیگه باید بشینم و روزا و سالارو بشمارم تا ببینم کی میتونم رو خاک جمکرانت

بوسه بزنم...


آقا میدونی که دیگه نمیخوام اون ادم سابق شم...میخوام بشم یکی که بتونم از

غصه هات بکاهه...


دلم گرفته.....دلم بدجور واسه غروب پنجشنبه جمکرانت تنگه...


کاش یه بار دیگه....فقط یه بار دیگه میومدم و به گنبد جمکرانت خیره میشدم....


آقاجونم....بذار به خودم جرات بدم و میگم که دلم برایت تنگ شده...


میدونم خودمونی شدم زود ، اما آقا میدونی که جز تو کسیو ندارم...


دارم خودمو از لجن زاری که توش گیر کردم میارم بیرون...کمکم کن...


دلم گرفته...بدجور گرفته....


این روزا عجیب یاد شما و غصه هاتون میفتم....


و چقد شرم میکنم که نمیتونم کمی از غماتون بکاهم...

مهدی جان

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۱/۱۱/۱۲ - ۲۲:۵۹
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:



لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)