ایا میدانی ؟؟
درلا به لای دفتر خاطرات...........
نام تو بارها و بارها تکرار شده
تو همانی که از من دوری
و اینهمه نزدیک........ در اعماقم
دستانم به اسمان دراز است..............تا تو را لمس کند وجودم...........
چرا که میدانم ...........
انگاه که تو را در کنار ستاره ها بیابم..............
برق میزند چشمانت و
گرمم میکند نگاهت..............
و من در پناه تو ارامش مییابم.