چه دنیای عجیبی است..همه میگویند حرف دلت را بزن ..اما هر وقت حرف دلم را زدم..دل همه را زدم
از این دنیا که خوشیهایش یه لحظه و غماش
یه دنیاست متنفرم//کاش میشد از این دنیا
انصراف داد
به دنبال چه پایانی خلاف جاده ایستادی
ای که از اول جاده به سکوت شدی گرفتار
منو از خاطره کم کن خدانگهدار
عجب روزگاریست هیچکس به سکوت ادم
نمیرسه همه منتظرن به فریاد ادم برسن
خدایا من را که افریدی گارانتی هم داشتم؟؟
دلم دیگر کار نمیکند
ثبت احوال در شناسنامه ام همه چیزم را
ثبت کرده است جز احوالم را
عذاب اینکه. هر روز صبح که از خواب پا
میشی ندونی برای چی زنده ای
از هر چه می ترسیدم سرم امد...کاش تو
هم ترسناک بودی
انگشتت فقط جای یک حلقه رو دارد دلت را
دست به دست می کنی برای چه...
تا خدا بنده نوازست به خلقش چه نیاز؟؟میکشم ناز یکی تا به همه ناز کنم
تقصیر خودمونه بعضیا عددی نیستن...و ما اونارو به توان می رسونیم..
چرا ادما نمیدونن بعضی وقتا خداحافظ یعنی<<نزار برم>>
این روزا انگار ادما به دست هم پیر میشن نه به پای هم
احساس است..مزرعه نیس که هی
شخمش میزنی
***کاش میشد بعضی ادما رو هم شبا
ساعت 9 گذاشت دم در***