فراموش کردم
رتبه کلی: 1728


درباره من
ای تنها امیدبخش شبهای دلتنگی من بدان:هربرگی ک دفترروزگاراز زندگی من جدا کند.آرزوی دلنشینی ب همراه دارد ک با فناشدنش قسمتی از وجود مرا ب نابودی میی کشاند. و من هرروز ب انتظار برگی سرورانگیزم ....و شایدروزی ک سالها ازآن گریزانم فرابرسدومن باتمام آرزوهایم ب قبرستان ابدیت ب زیر خروارها گـِل فرو خواهم رفت.....




خدایا دوزخت فرداست. چرا امروز می سووووووووووووووزم.....


وای باران.....
شیشه پنجره را باران شستو
اما از دل من چه کسی نقش تورا خواهد شست؟.....


برای چشم هایم نماز باران بخوان.بغض کرده و ابری است
اما....
نمی بارد....
خزووووووووووون (gooleyakh )    
 
عنوان: حوصله داشتی بخون...
حوصله داشتی بخون...
کد برای مطالب، وب سایت و وبلاگ: بازدید کل: 168 بازدید امروز: 166

این تصویر توسط موسی اصلانی بررسی شده است.
توضیحات:
حوصله داشتی بخون ...

هیچکسی رو نداشتم که باهاش درد و دل کنم هیچوقت کسی نبود که بغضمو بتونم خالی کنم بعضی وقتا یه حرف چنان اتیشت میزنه که دیگه نای اعتراض هم نداری چندین سال بود که تو زندگیم بود راستش بلد نبودم که چجوری ابراز علاقه کنم نمیدونستم چیکار کنم که پیشش عزیز باشم و هیچوقت فکرشم نیاد که بهتر از منو بخواد هر وقت که میخواستم ببینمش بهترین لباسمو میپوشیدم و جوری که خاص باشم تو نظرش هر وقت که جلوم مینشست بلد نبودم حرف بزنم زبونم بند میومد که چی بگم میگفت اینهمه راه اومدی که ساکت باشی نمیدونست وقتی به چشماش زل میزنم همه ی دنیام ساکت میشه و هیچ صدایی نمیشنوم و هیچ حرفی نمیتونم بزنم نمیدونستم چیه تووجودم که اتقدر برام عزیز بود انقدر که حاضر بودم همه ی زندگیم و بدم تا برم بشینم جلوش و زل بزنم تو چشماش روزایی که قهر میکرد تمام دنیام رو سرم اوار میشد که اخه چرا تورو خدا قهر نکن،عشق ادم و ضعیف میکنه،اونیکه میفهمه بهش حس داری خودش و دورتر میکنه اگه بفهمه خیلی بیش از حد دوسش داری،بلد نبودم سرد باشم،بلد نبودم غرور داشته باشم،همه ی وجودم و بدون هیچ نقابی میذاشتم جلوش،کنارش ساده ترین ادم دنیا بودم،از وقتی که اومده بود تو زندگیم عوض شده بود انگار خدا تمام ارزوهام و تو اون افریده بود که با دیدنش حالم خوب میشد،راستس اوایل گوشیم ساده بود و نه تلگرامی بود و نه اینستایی بعضی شبا تا صبح بهم پیام میدادیم سال اول که گذشت همه چی عوض شد تلگرام که اومد دیگه خاموش شدن گوشی معنی نداشت با گوشی ساده زنگ بزنی و یه نفر بگه خاموش میباشد اینبار قهر که میکرد واژه ای بود به نام بلاک که از همه ی دنیاش تورو پاک میکرد وقتی هم ک قهر نبود میشد لست سین بعد مدت ها انقدر دور شد که م اخر اسمم دیگه برداشته شد جانم گفتن شد بله احساس کردم
کهدیگه دور شد ازم ولی به روی خودش نمیاورد،کمتر ازم میخواست همو ببینیم،دیگه اون ادم سابق نبود...
هعی همین وضعیت گذشت که نزدیک ۴ سال تو زندگیم بود،بعد مدت ها یه غروب عید که حالم خوب بود دیدم پیامی ازشدارم، دارم ازدواج میکنم دیگه بهتره تمام کنیم موندم چی بگم اشکم درومد احساس کردم دارم خفه میشه،سکوت کردم فقط ارزوی خوشبختی کردم ادمی نبودم که نفرین کنم و ازین چرت و پرتا یاد گرفتم سکوت معجزه میکنه ولی ولی ادمی که رفته هیچوقت برنمیگرده،اگههمبرگرده دیگه هیچوقت اوضاع مثل قبل نمیشه،بعضی وقتا اتفاقی میفته که خدا خودش باید جواب بده هر چند سال که بگذره اگه کسی تو زندگیتون هست،هیچوقت همه چیزتون رو نذارین پاش،اگه بره هیچی ازتون باقی نمیمونه ایمان سوادکوهی  
درج شده در تاریخ ۹۵/۰۷/۰۵ ساعت 11:39
برچسب ها:
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
تبلیغات

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
کاربران آنلاین (2)