درباره من
علیرضا
اگه از دوستای قدیمی هستین خواستین یه حال احوال بپرسین
ایدی تلگرامم:HIS313@
----------------------------------------
I"m so tired of being here
Suppressed by all my childish fears
And if you have to leave
I wish that you would just leave
"Cause your presence still lingers here
And it won"t leave me alone
These wounds won"t seem to heal
This pain is just too real
There"s just too much that time cannot erase
When you cried I"d wipe away all of your tears
When you"d scream I"d fight away all of your fears
And I held your hand through all of these years
But you still have
All of me
You used to captivate me
By your resonating light
Now I"m bound by the life you left behind
Your face it haunts
My once pleasant dreams
Your voice it chased away
All the sanity in me
These wounds won"t seem to heal
This pain is just too real
There"s just too much that time cannot erase
I"ve tried so hard to tell myself that you"re gone
But though you"re still with me
I"ve been alone all along
من از اینجا ماندن خسته شده ام
در حالیکه از طرف ترس های بچگانه ام تحت فشار قرار گرفته ام
و اگر مجبور به رفتن هستی
آرزو میکنم همین حالا بروی
برای اینکه حضورت هنوز همینجا پرسه میزند
و هرگز مرا تنها نخواهد گذاشت
به نظر نمیرسد این زخم ها بهبود پیدا کنند
این درد زیادی واقعی است
چیزهای زیادی وجود دارند که زمان قادر به پاک کردنشان نیست...
وقتی گریه میکردی تمام اشک هایت را پاک میکردم
وقتی فریاد میزدی با تمام ترس هایت مبارزه میکردم
در تمام این سالها دستت را در دستم گرفتم
ولی هنوز هم تو صاحب تمام وجودم هستی
تو مرا با نور خیره کننده ات جادو میکردی
حالا از طرف زندگی ای که تو پشت سرم گذاشتی زندانی شده ام
صورتت رویاهای مرا که زمانی شیرین بودند زیارت میکند
صدای تو تمام صحت عقلی مرا تعقیب کرد...
به سختی تلاش کردم تا به خود بگویم که تو رفته ای
اگرچه هنوز هم با منی...من خیلی وقت است که تنها هستم...