کس نپرسید که آن یار کجا رفت و چه دید ........

کس نپرسید که آن یار کجا رفت و چه دید

کس نپرسید که آنجا به چه کس همدم شد

کس نپرسید که شادست و طرب پیشه ی اوست

یا که هنگامه ی غم بود و سرِ ماتم شد

کس نپرسید که او غرقِ کدامین بحرست

کس نپرسید. چرا؟ زان که خدا اعلم شد

گرچه کس یاد نکرده ست خری را هرگز

آن که خر بود ز تاوانِ عمل آدم شد

آن که بی هیچ خبر رفت و نکرد هیچ وداع

عفو بایدش ندانست و روان درهم شد