یک اتفاق ساده ! در قطار میانه - تهران

7/4/90   ساعت   15:05  تا  15:15 قطار میانه به تهران

یکی از مسافرین (دختر خانم) سوار شده بود ، تا بقیه برسند، که رییس قطار ایشان را نیز پیاده کرد ، درب را بست و دستور حرکت داد .

اصرار مامور ایستگاه و مسافرین برای سوار کردن این خانواده ادامه داشت

لکوموتیو ران در بیسیم مدام می گفت یا ایشان را سوار کنید(البته اسرار به سوار کردن داشت) و یا از مقابل درب دور شوند تا حرکت کند .

عکس دوم :

یک فیلم کوتاه (اعتراض مسافرین، اسرار لوکوموتیو ران و دستور حرکت رییس قطار) :

http://upload.118shayan.com/download.php?id=11608

چند نکته :

1-مامور قطار و بیشتر پرسنل (مسئولین سالنها) فارس و غیر بومی بودند و اصلا ترکی نمی داستند . در کنار مامور راهنما یک پسر بچه 14حدود بود که در مقابل پرسش من که : سالن 5 بئش  هاردادی ؟ گفت من مترجمم و با دست سالن 5 را نشان داد (تبریک می گوییم).  

2- تا زنجان بلیطی کنترل نشد ! خدماتی ارائه نشد ! 

3- من خودم بدون بلیط به سفارش یکی از مامورین (به رییس قطار) سوار شدم ( در همین قطار از زنجان به میانه و همین رییس و همین روز و درست بعد از اعلام حرکت قطار )

4- علی رغم صندلی های خالی قطار بلیط موجود نبود (طبق معمول)

5- بهداشت سالن (واگنها ) مطلوب نبود

6- درب دستشویی واگن بسته بود و بعد از اطلاع به مامور سالن ایشان اصرار داشتند که از سالن دیگر استفاده کنم که در مقابل اعتراض و پافشاری بالاخره مجبور به باز کردن آن شدند.

و...

بقیه مطالب و مشکلات کمافی السابق !