منشور حقوق بشر چوپانان كیهان
فرشتگان عالم قدسی در عالم كیهانی جهان زیرین نوری دیدند كه نت های ترانه عشق بود
ملکی درگوش فرشته دیگر گفت آن نو رچیست و فرشته دوم خندید وگفت منشور عشق و حقوق بشر اشرف مخلوقات است كه بر قلب ابرمردان طریقت عشق نازل شده است تا ازبتها كه سمبل خرافات وحماقت است بیزاری بجویند و مانند حیوانات عالم پائین در پای مدفوع ذهنشان سجده نكنند و عمل نیك را بازسازی وبرپائی تندیسهای شیطانی برای رونق دكان كاهنان ندانند گفت: ان نور ترانه رهائی روح انسانها از پلیدی منیتهاست كه بر ای تمامی شهروندان بابل های سیاره زمین نازل شده است كه این لوح یا برفطرتشان نگاشته شده است ویادر اشراق بوداگونه به جذبه ادراك ان میرسند ویا از زبان امپراطوران اسمانی كه درقالب انسانهای بی ادعای زمینی به رسالت رسیده اند بیان شده است که بردگی روح مخوفتر از بردگی جسم است گفتم برایم بخوان واو گفت برایت خواهم خواند واو نغمه خوان لوح حقوق بشر ابرمردان تاریخ طریقت وشریعت شد: بزرگترین دستور خدا یكی از فریسی ها كه از علمای دینی یهود بود پرسید استاد درمیان دستورهای دینی كدامیك از همه مهمتر است ؟/ عیسی جواب داد خداوند را كه خالق توست با تمام قلب وجان وعقل خود دوست داشته باش این اولین دستور ومهمترین دستور خداست ودومین دستور مهم مانند اولی است همان قدر كه خودت را دوست داری همسایه ات را هم دوست داشته باش(طبق تفاسیر و استناد به سایر ایات انجیل همسایه مفهمومی گسترده وجهان شمول دارد) تمام دستورهای خدا وگفتار پیغمبران دراین دو دستور خلاصه میشود واگر شما این دو دستور را انجام بدهید درواقع همه اعمال را انجام داده اید ((انجیل عیسی متی 22/36تا41)) خوشبختند كسانی كه فروتن هستند چون از بركات سلطنت الهی برخوردا رمیشوند خوشبختند تمام كسانی كه متواضعند چون ایشان مالك تمام جهان میشوند خوشا به حال آنانكه مشتاق عدالتند چون اشتیاقشان بر اورده میشود (انجیل متی 5/3تا6) فرشته گفت مسیح شاهنشاهی از نسل نجاران بود كه بدون تسخیر خاك ملتها سرزمین قلبها را فتح نمود!!اما به جرم اینكه نبی از نسل نژاد سامی است اكثر آن مردمان ابله منشورش را نمیشناسند فرشته گفت دومین قسمت منشور را میخوانم كه ترانه رهائی جان انسانها توئسط رفیق خداست كه نام او ابراهیم بود ((الهی ))روزی كه مردم برانگیخته میشوند مرا رسوا نكن روزی كه هیچ مالی وفرزندی سود نمیدهد مگر كسی كه دلی پاك وقلبی سلیم به پیش خدا بیاورد (سوره شعرا ایه 78تا 89) ملگ كنجكاو از ناقل سخن پرسید وگفت این فقط این یك ترانه لطیف بود چرا ان را مبنای حقوق بشر میدانی و فرشته گفت تفسیر قلب سلیم را از شاگرد او درحجاز باید فهمید كه كسب قلب سلیم مشروط به تصاحب قلبهاست و تكریم قلبها مشروط به عاشق خلق بودن است وفرشته برمناره های گلدسته های اسمان پیام وحی را قرائت كرد نیكوكاری آن نیست كه روی خود را به سوی مشرق ومغرب بگردانید بلكه نیكی آن است كه كسی به خدا وروز باز پسین وفرشتگان وكتب وپیامبران ایمان اورد ومال خود را با وجود دوست داشتن به خویشاوندان ویتیمان وبینوایان ودرراه ماندگان وگدایان ودرراه ازادگی بردگان بدهد و......((ایه 177 بقره)) وخدا را بپرستید وچیزی را با او شریك مگردانید وبه پدر ومادر احسان كنید ودرباره خویشاوند د ویتیمان ومستمندان وهمسایه آشنا وهمسایه غریبه وهمنشین ودر راه مانده وبردگان خود نیكی كنید كه خدا كسی را كه متكبر وفخر فروش است دوست نمیدارد (ایه 36سوره نساء) ملك اول با تعجب گفت اما دراین ایه فقط از عشق ورزیدن ومحبت به بردگان سخن رفته بود چرا خدای این اسیران از ازادی بردگان سخن نگفته است وفرشته گفت اگر خدا به ادم گفت میوه ممنوعه را تناول نكن ولی انسان نخستین خود را به ناشنوائی زد خدای ادم كه مجرم نیست و خدای این مردان سبز پوش الهی در جامعه ای كه صنعت برده داری وعدم وجود زندان همچون تنفس امری بدیهی بر ای مردم شده بود حكم تقرب را برای رهائی بردگان به روشی خاص اعلام نمودو هم مسئله را با ضرورت عشق وتكریم حقوق انسانی انها بیان وحل كرد وهم با حكم تقرب و آیه عقبه حكم به ازادی انها داد گرچه رها شدن یكباره انها همانند رهاشدن زنان فراری در مراكز تحت نظارت دولتهای انسانهای زمینی است كه رها شدن آنها دركوچه وبازار تبعاتش بیشتر است و خداوند نیز ریشه را ترمیم وبه آن اشاره كرد تا میوه های فصل های جاری/ طعم سرخ رهائی را داشته باشد...وهچنین فراموش نکینیم که بنی اسرائیل پس از ازادی از سیستم برده داری فرعون توسط موسی با چه بهانه مضحکی او را سرزنش کردند که ما اب وغذا و جای خواب داشتیم اکنون چه باید بکنیم !!!فرشته به ملک بامزاح گفت :تجسم کن ÷س از مبعوث شدن محمد به یکباره هزا رها نفر زن برده با سنهای 40و50و30ویا کمتر در کوچه های مکه ومدینه رها شوند اینها برای سرپناه باید به کارخانه های ریسندگی ابولهب ویا کارخانه کمپوت سازی ابوجهل ویا نوشابه سازی کشور عجم همسایه میرفتند ویا یابد هنگاهی سقف راگذاشت که دیوارها بالا رفته باشد.....پس کاری باید کرد تا یکی از احکام منشور صیقل یابد او نیت داشت در دو فضای فكری احكام ونیت آزادی را در اذهان مومنینش جا دهد ...اول حكم مهربانی با این تیپاخوردهای سرنوشت را كه جامعه محمد وتمام بشریت ان روز میراث دار آن بود را با لطف ومهربانی درحقشان در ایات 177 وغیره اعلام کرد تا انجا که وقتی والدین زید به دنبالش می ایند زید به خاطر حسن خلق محمد همچون پسر خوانده ای در نزد او می ماندونمی رود واین تجلی هدف اول منشور الهی است زیرا در جوامع ان روز اردوگاه های نگهداری از اسرا که تخت ولحاف و کاسه سوپ وآش رایگان بدهند وجود نداشت و سیستم نگهداری سلولی توسط سلولهای اجتماع مانند اردوگاهی این عمل را انجام میدادندودر دنیای وحشی کذشته که تمدن اخلاقی و حسن همجواری در نهایت ابتذال بود وجنگهای دائمی که منجر به اسارت گرفتن انسانها و تبدیل اسراء به اجناس اقتصاد مخوف برده داری میشد عاقلانه ترین راه برای تغییر انرزی دادن ماهیت سیلی بود که دمادم درحال جاری شدن بود ودوم حكم آزادی انها را با جذابیت تسخیر قلب خود و وعده هم اغوشی معنوی با حضور خودش در ایه عقبه جاویدان كرد كه هركس كه میخواهد قدم در راه سخت سلوك ومحبوب شدن درپیشگاه مرا بردارد باید بداند اولین راه عقبه رها كردن بردگان است و همچنین به بهانه های مختلف ارزش این عمل را به عنوان راه حل ووسیله ای برای تقرب به خداوند درآیات مختلف منجمله سوره نساءایه 92 برای قتل غیر عمد وسوره مائده ایه 89 برای شکستن سوگند وسوره مجادله ایه 3برای کفاره ظهار به عنوان کفاره گناهان معرفی میشود یعنی اگر ابراهیم با قربانی کردن اسماعیلش قرب الهی را میجوید مومنین با تجلی عشق در خصوص آزادی اجناس بازار برده داری نماد این ایه قران شوند که خدا میگوید همه در پیشگاه خدا برابر هستند وبهترین شما با تقوی ترین شماست تا نفی برده داری با تفکر در لیعبدون ادراک شود که خدا کفت انسان را نیافریدیم مگر اینکه تنها ما را بندگی کندوجز حضور در حلقه تواضع وبندگی امپراطور عالم سر تسلیم در برابر هیچ کس را فرود نیاورد؟؟؟؟ وملك اول باتعجب گفت ولی ما در قصه زندگی ادمهای زمینی دیدیم كه آنها هزاران قصه ودلیل برای برده داری عنوان كردندودرجنگهایشان به اسم جهاد ماهیت اخلاق را به فساد ننگین قساوت فاسد و زیر سئوال بردند وفرشته سخن گو گفت صدای بغض جبرئیل را هنگامی شنیدم كه این ایه را نازل كردكه انسانها همیشه منافع خود را توجیه میكنند واز خدا مایه میگذارند پس وای بركسانی كه كتاب (تحریف شده ای )را بادستهای خود مینویسند سپس میگویند این از جانب خداست تا بدان بهائی ناچیز به دست اورند پس وای برایشان از انچه نوشتند و وای برایشان از آنچه از این راه به دست می آورند(79بقره) فرشته گفت خدا برای حل مسئله معضل اسارت زنان ومردان ابتدا فرض مهربانی را واجب نمود وسپس در كنار آن راه حل تقرب وعقبه را برای جذابیت رها كردن این سنت ناپسند در ذهن همه مردان زمین جاویدان كرد تا اگر به خاطر وسواس ایه حجاب/ لاخ گیسی را میپوشانند درحالیكه در متن ایه به صراحت نه وعده بهشت است ونه هشد ار سخت جهنم ویک حکم خاص فقهی است ((یک نظر تطبیقی بود سقسطه نشود))/ پس باید به خاطر اولین دستور راه عقبه قران هزار برابر بیشتر حساسیت نشان دهند واگر این دستور را رها كردند تا بازارهای برده فر وشی رونق بیشتر یابد حكایت تفسیر این ایه است آیا شما به پاره ای از كتاب ایمان می اوردید وبه پاره ای بی اعتنا میشوید وحق را میپوشانید ((كفر به معنی پوشاندن است))قسمتی از ایه 85 بقره برای همین خدادر کتاب فرقان وقرانش گفت ایمان اورندگان حقیقی چه اندك شمار هستند ملك گفت ای فرشته منشور چوپان حجاز را بخوان تا ببینم امپراطور صحراهای اشراق / عشق به بشریت را چگونه از زبان وحی جاویدان كرده است وفرشته منشور را خواند (انسان )نخواست از گردنه (سخت عاقبت نگری)بالا رود وتو چه دانی كه ان گردنه (سخت)چیست بنده ای را ازاد كردن یا در روزگار گرسنگی طعام دادن به یتیمی خویشاوند یا بینوائی برخاك نشستهع علاوه براین از زمره كسانی باشد كه گرویده ویكدیگر را به شكیبائی ومهربانی سفارش كرده اند اینها هستند خجستگان((سوره بلد ایات عقبه) فرشته مات ومبهوت عظمت عاطفی این ایات شد وناگهان از دوردستهای كهكشانها از سیاره زمین صدای های وهوئی را شنید گوش كرد؟؟؟؟...... عده ای بودند كه بدون هوشیاری نماز میخواندند و از نفس عبادتشان كه تمرین عاشق بودن است بی خبر بودند كه مشمول این ایه هستند وای برنمازگزارانی كه از نماز خود غافل هستند آنان كه ریا میكنند واز دادن ماعون خود داری می ورزند (سوره ماعون) وكمی آن سوتر مردمی روشنفكر ازدحام كرده بودند و از منشوری دیگر سخن میگفتند از مردی سخن میگفتند كه توسط یك بت به نام مردوك انتخاب شده بود تا به یاری بتهای دیگر بشتابد از مردی سخن میگفتند كه در برابر بتهائی كه ابراهیم بت شكن برای یاری به شعور مردم و نفی قدرت كاهنان بابل ویران كرد دفاع میكند ودربرابر بعل ونبو سجده میكند از مردی سخن میگفتند كه به نیایش خودش وفرزندش در برابر بتها افتخار میكند واز مردی ی سخن میگفتند كه دكان كاهنان را دوباره رونق بخشید وبا افتخار به بازسازی بتكده ها می نازد همان بتكده هائی كه به روایت تاریخ محلی برای فحشا و ازاله بكارت دختران بابل بود وزنان شهر جهت انجام فرایض دینی علیرغم متاهل شدن به تن فروشی مقدس به نفع كاهنان میپرداختند؟؟ او مردی بود كه بتها را به جای خویش برگرداند وبه منتخب بودن خود توسط بتها افتخار میكرد و به سجده و به پای بتها افتادن را در منشور خود جاویدان كرد تا دلال خرافات باشد وبازار كاهنان را رونق بخشد ملك با تعجب گفت ای فرشته پس این فوج عظیم روشنفكران كدامین عمل او را مروج فرهنگ وانسانیت میدانند وفرشته خندید وگفت : لشكر كشی او به سرزمین سكاها وكشتن فرزند ملكه یك كشور مستقل ایا نماد حقوق بشر است ویا اینكه لشكر كشی فرزند او به مصر و قتل عام مردم كشوری دیگر نماد حقوق بشر میباشد ویا سلاخی مردم توسط شوهر دختر او كه از مصر تا هند امتداد میابد وچوب درماتحت انسانها كردن به عنوان سركوب استقلال طلبان كه میخواستند همچون ایرانیان زمان هجوم اعراب مستقل باشند نماد حقوق بشر است ویا اینكه در كتیبه سنگی داماد او با وقاحت تمام اعلام میكند مردم وحتی دوستانش بردگان او هستند وبا تحقیر تمثال سنگی حمل تختش را بردوش زیردستان تصویر آشکار شخصیت حکومتیش میکند وشاید این نمادحقوق بشر است ویا غارت گنجینه اقلیم مغلوب و انتقال آن به مقر حكومتی ممکن است نماد حق مالكیت دیگران باشد ملك خندید وگفت ای فرشته مزاح میکنی وفرشته لبخند تلخی زد وگفت باورهای این اشرف مخلوقات تلخترین لطیفه كائنات است ((هدف این بحث نقد كوروش نبود و مطالب مربوط به گزنفون رمان نویس ومنابع مضحك تاریخ را دربحث داغ این موضوع در روز موعودش انجام خواهم داد....هدف طرح ایات مورد علاقه ام برای مطرح كردن منشورعشق بودوشبهات سو.ره نساءو ایات جهاد بماند برای زمانی كه پست مربوطه باز خواهد شد وچناچه درخصوص توحش وهجوم اعراب كه از نظر اخلاق ودین محكوم است حرفی برای گفتن دارید كه نگه داشتنش سینه اتان را ازار میدهد فعلا میتوانید درمبحث همین كلوب به اسم ولید بن هخا و داریوش بن ولید ویا قسمت بلال موذن امپراطور عالم نصب كنید ) مسافر كهكشان 1388.1.24