بولود قاراچورلو(1301-1358ه.ش) که در شعر تخلص سهند را برگزیده بود یکی از بارزترین چهره های شعر مقاومت آذربایجان در دوران تسلط استبداد و ستم ملی (دوران پهلوی) است. او با برخورداری از استعداد سخنوری سرشار و سیراب بودن از چشمه فیاض ادبیات فولکوریک و بدایع زبان خلق و آشنایی با نمونه های شعر شاعران ناموری نظیر صمد وورغون پا به عرصه شعر تورکی آذربایجانی نهاد .
از سال 1324 تا فروردین 1358 که دیده از جهان بست بطور مداوم در صحنه شعر آذربایجان حضور داشته است.
سهند نیز بسان ساهر، قطعات بسیاری اشعار کوتاه و بلند خود را به حادثه آذربایجان اختصاص می دهد. به طوری که دو منظومه بلند و معروف او به نامهای ((خاطره)) و ((آراز)) که از اولین سروده های مفصل او هستند و تصادفا هر دو اثر را در زندان رژیم پهلوی سروده ،در رابطه با این فاجعه هستند. گفتننی است وی به جرم شرکت در جلسات انجمن ادبی شعر تبریز در سال 1325 همچون بسیاری از شعرا و نویسندگان تورک به حبس محکوم شده بود و بعد از سپری کردن دوران محکومیت خویش نیز به تهران تبعید گردید
او شاعر آزاده ای است که انسان دوستی، مظلومیت، برادری و برابری در اشعارش موج می زند.او در یکی از این اشعارش می گوید اگر از تورکها دفاع می کنم به این دلیل نیست که آنها را نژاد برتر می دانم بلکه حق انسانی آنها را طلب می کنم او در همان شعر انسانها را به نوعدوستی فرا می خواند و آرزوی یکپارچگی آنها را در سر می پروراند و از این که به ملت آذربایجان ظلم می شود لب به شکایت گشوده و می گوید: ما قارچ سمی نیستیم که از زیر خاک در آمده باشیم ما هم آدمیم و حق حیات داریم
من دئمیرم ((استون نژاد))دانام من دئمیرم ائللریم، ائللردن باشدی
منیم مسلکیمده ،منیم یولوومدا مللتلر هامیسی دوستدی قارداشدی
چاپماق ایسته میرم من هئچ میلتین نه دیلین، نه یئرین، نه ده امگین
تحقیر ائتمه ییرم هده له میرم گئچمیشین ،ایندی سین، یا، گله جگین
پوزماق ایستمیرم من بیرلیک لری انسانلیق بیرلیگی ایده آلیم دیر
قارداشلیق ، یولداشلیق ،ابدی باریش دونیادا، ان بویوک آرزولاریم دیر
آنجاق بیر سؤزوم وار، من ده انسانام دیلیم وار، خلقیم وار، یوردوم،یووام وار..
یئردن چیخمامیشام گؤبه لک کیمی، آدامام حقیم وار، ائلیم ، اوبام وار
در موضوع مضامین و مسائل عنوان شده در شعر سهند در حد خود بسیار متنوع و پر بار است.
مضامین مربوط به قدرشنناسی از سنن و آداب و زبان و فرهنگ و تاکید بر موارد ستم و تحقیر ملی جای گسترده تری را به خود اختصاص داده و تارهای حساس طبع پر خروش شاعر را بیش از دیگر مسایل به صدا در آورده است به قول استاد فرزانه دلیل این ناشی از ستم ملی در سالهایی که این شاعر در آن می زیسته، به بار آورده است.
ازکارهای پرارزش و ماندگار سهند به نظم کشیدن داستان ملی و حماسی دده قورقود است این شاهکار شعری زیبا که در سلک آثار سهند به مانند نگینی می درخشد. در آغاز و انجام هر داستان پرولوق (آغازه) و اپیلوق (پایانه ای) دارد که در آنها دیدگاه ها و جهان نگری های خود شاعر در کسوت شعر تجلی کرده است. واکنون اینجا قطعه ای از این آغازه ها به عنوان نموداری از شعر سهند عرضه می شود.
من انسانلار بیر ،بیری نین
قارداشی دیر ،سرداشی دیر
دئیه، بیرگون ایکی گون یوخ
عؤمور بویو هارای چکیب
قلم چالیب ،بوغاز ییرتیب
شعر یازیب، یاراتمیشام
حیاتیمین کیتابچاسین
واراقلارا، باخ
گؤرکی، آنجاق
هئچ دردیمی ،هئچ آغریمی
محکوم انسان دردلریندن
آییریبان بؤلمه میشم
من اؤزومو،اؤز ائلیمی
یاخین،اوزاق انسانلیقدان
هئچ ده آرتیق، سؤمه میشم
من یاغلیمی، یاوانیمی
هر یئره دنسه ،هر ائل دنسه
الور اولسون، هرگون،هر آن
آج یا لاواج انسان ایلن
بؤلمک لیگه حاضر اولوب
بو سؤزومده صادق دوروب
تا وارلیقا دانمیشام
لاکن هله، یازیق دونیا
ملت چی لیک خولیاسینا
عنادینا دوام اوئدیر
اومانیزمی سایان کیمدی؟
انسانلیغا باخان کیمدی؟
سهند شعر یاساق را با اشاره به ممنوعیت زبان تورکی در دوران طاغوت سرود و در آن اعتراض خود را نسبت به این امر نشان داد:
طالعیمه سن باخ!
دوشونجه لریم یاساق
دویغولاریم یاساق
کئچمیشیمدن سؤز آچماغیم یاساق
گلجه گیمدن دانیشماغیم یاساق
آتا و بابامین آدین چکمه گیم یاساق
بیلیرسن!
آنادان دوغولاندان بئله
اوزوم بیلمیه، بیلمیه
دانیشماغیم دا یاساق ایمیش، یاساق
سهند شعری خطاب به شهریار سروده و با عنوان ((شهریارا مکتوب)) به وی ارسال داشته ،گفتنی است این شعر شهریار را شدیدا تحت تاثیر قرار داده و موجب آفرینش شاهکار معروف ((سهندیه)) شهریار شده است. به هر حال ((شهریارا مکتوب)) نمایانگر موضع گیری شعر مبارز آذربایجان در برخورد با مسؤلیت و تعهد هنرمندان است .
اؤزگه چراغینا یاغ اولماق بسدیر
دوغما ائللریمیز قارانلیقدادیر
یانیب، یاندیرمایاق یادین اوجاغین
ائویمیز سویوقدور، قیشدیر، شاختادیر ...
شاعریم، سؤزمو غربته سالما
قولاق آس ،دونیا دا گؤر بیرینه سس دیر !
باغریوی سیخماسین بو های ،هاریلار