فراموش کردم
رتبه کلی: 104


درباره من
بنام خداوند بخشنده و مهربان

به اکانت تفریحی و سرگرمی میانالی خوش امدید

حدیث هستم 20 ساله
زاده و ساکن کرمانشاه
ساده ،مهربون،خوشبین،ایران دوست،کم توقع و خالی از غرور و افاده.
پدر :کارگر
مادر:خانه دار
افتخار میکنم به پدر زحمت کشم
و میبوسم دست مادر مهربانم را
اصلاً اهل چت نیستم
به هیچ وجه اهل دوستی بیرون از نت نیستم
درخواست نکنید جواب منفیه
با من طوری برخورد کنید که با ناموس و خواهر خود رفتار می کنید.
مهم نیست که تو سفید پوستی یا سیاه پوست
قد کوتاهی یا قد بلند
لاغری یا چاق
پولداری یا فقیر
تو اگه به من احترام بذاری ،منم بهت احترام میذارم.

در مطالبم دنیایی سرشار از هیجان و خنده و هیاهو همراه با عکس های طنز و شگفتی های جهان خلقت

مطالب حدیث خالی از غم و غصه
دلتون شاد و خرم و لبتون خندان

مدعی نیستم که بهترین و ناب ترین مطالب و عکس ها رو گذاشتم اما این قضاوت ، به عهده خود شما
ببینید و لذت ببرید
حدیث محبی (hadiis )    

و اینم ماجرای حاج آقا.هرکی اعتقاد نداره نظرم نده

درج شده در تاریخ ۹۲/۰۲/۲۵ ساعت 16:16 بازدید کل: 456 بازدید امروز: 216
 

حاج اقا در راه بازگشت از حج بود که
در خیابان کودک فقیری را دید که غذایش را با سگی گرسنه تقسیم میکند
نزدیک رفت و پرسید :
چرا غذایت را به این حیوان نجس میدهی ?
کودک سگ را بوسید و گفت :
از نظر من هیچ حیوانی نجس نیست
این سگ نه خانه دارد نه غذا دارد هیچ کس را ندارد اگر من کمکش نکنم میمیرد

حاج اقا گفت :
سگ بی خانمان در همه جا وجود دارد ایا تو میتوانی همه انها را از مرگ نجات دهی؟
ایا تو میتوانی جهان را تغییر دهی؟

پسر نگاهی به سگ کرد و گفت :
کاری که من برای این سگ میکنم تمام جهانش را تغییر میدهد

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۲/۰۲/۲۵ - ۱۶:۱۶
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
2
1 2


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)