فراموش کردم
رتبه کلی: 691


درباره من
*تو دنیای منی اما بدنیا اعتمادی نیست*

من هادی محمدی دانشجوی رشته حسابداری کرج تو شب یلداهم بدنیا اومدم ورزشکارهم که هستم رکورد داراستان انسان با اراده ای هستم اگه بخوام می تونم حتی اگه ناممکن باشه علاقه زیادی به حضرت ابوالفضل دارم

درضم درکم از زندگی اینه که: (((تو دنیا به کسی اعتماد نکن حتی به بهترین دوستت دل به خوبی ها نبند تا جایی برو که راه برگشت هست درضم هیچوقت فکرنکن که تنهایی شاید یکی هست که همش به فکرت)))


Insta:hadim909
هادی محمدی . (hadipower )    

دختر و پیرمرد ....عشق یعنی این

درج شده در تاریخ ۹۳/۰۷/۱۳ ساعت 04:30 بازدید کل: 167 بازدید امروز: 164
 

دختر و پیرمرد
فاصله دختر تا پیر مرد یک نفر بود ؛ روی نیمکتی چوبی ؛ روبه روی یک آب نمای سنگی .
پیرمرد از دختر پرسید :
-
غمگینی؟
-
نه .
-
مطمئنی ؟
-
نه .
-
چرا گریه می کنی ؟
-
دوستام منو دوست ندارن .
-
چرا ؟
-
جون قشنگ نیستم .
-
قبلا اینو به تو گفتن ؟
-
نه .
-
ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم .
-
راست می گی ؟
-
از ته قلبم آره
دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید و به طرف دوستاش دوید ؛ شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیر مرد اشک هاش را پاک کرد ؛ کیفش را باز کرد ؛ عصای سفیدش را بیرون آورد و رفت !!!

ن نشد..

این مطلب توسط جلال علی اصغری بررسی شده است.
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (3)