فراموش کردم
لطفا تایپ کنید...
رتبه کلی: 5551


درباره من
هادی هستم ۲۵سالمه کارشناسی عمران از تنهایی به اینجا پناه اوردم البته دوستای خوبی هم پیدا کردم........دنبال کارم کسی سراغ داره:) :)
هادی دیگه رفت (hadisarbaz )    

حرف های زن ومرد در مراحل مختلف زندگی

درج شده در تاریخ ۹۰/۱۱/۰۶ ساعت 21:53 بازدید کل: 525 بازدید امروز: 180
 

سالگرد ازدواج
 

1)زن :عزیزم امید وارم همیشه عاشق بمانیم وشمع زندگیمان نورانی

باشد.


2) مرد: عزیزم کی نوبت کیک می شه؟


*****
روز زن

1)زن : عزیزم مهم نیست هیچ هدیه ای برام نخریدی یک بوس کافیه
 

2)مرد: خوشحالم تو رو انتخاب کردم اشپزی تو عالیه عزیزم (شام چی

داریم؟)

 

*******

روز مرد

1) زن :وای عزیزم اصلا قابلتو نداره کاش می تونستم هدیه بهتری بگیرم.

2) مرد:حالا اشکال نداره عزیزم سال دیگه جبران می کنی (چه بوی

غذایی می یاد)

 

*****

40 روز بعد از تولد بچه

1) زن:وای مامانی بازم گرسنه هستی , (عزیزم شیر خشک بچه رو

ندیدی)

2)مرد: با دهان پر(نه عزیزم ندیدم , راستی عزیزم شیر خشک چرا اینقدر

خوشمزه است)

 

******

40 سال بعد


1)زن :عزیزم شمع زندگیمون داره بی فروغ میشه ما پیر شدیم

2)مرد :یعنی دیگه کیک نخوریم

 

******

2 ثانیه قبل از مرگ


1) زن :عزیزم همیشه دوستت داشتم

2) مرد: گشنمه

 

*****

وصیت نامه

1) زن: کاش مجال بیشتری بود تا درمیان عزیزانم می بودم ونثارشان می

کردم تمام زندگی ام را!!

2) مرد:شب هفتم قرمه سبزی بدید

 

*****

اون دنیا

1)زن : خطاب به فرشته ی مسؤل :خواهش می کنم ما را از هم جدانکنید

, نه نه عزیزم , خدایا به خاطر من(((وسر انجام موافقت می شه مرد از

جهنم بره بهشت )))

2)مرد :خطاب به دربان جهنم: حالا توی بهشت شام چی میدن!

تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۰/۱۱/۰۶ - ۲۱:۵۳
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (0)