بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ، به هوای هوسی هم که شده ، سرکی می کشد و می گذرد |
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت ، خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد ، طعنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت |
باختم در عشق اما باختن تقدیر نیست ، ساختم با درد تنهایی مگر تقدیر چیست ؟ |
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ، وسعت تنهایی م را حس نکرد ، در میان خنده های تلخ من ، گریه پنهانیم را حس نکرد |
هفت شهر عشق : شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهرسوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی” هفت شهر عشق ، |
عشق من تو باش ، نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم ، تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی |
دوستی اتفاق است ، جدایی رسم طبیعت ، طبیعت زیباست ، نه به زیبایی حقیقت ، حقیقت تلخ است ، نه به تلخی جدایی ، جدایی سخت است نه به تلخی تنهایی |