از حضرت صادق صلوات الله وسلام علیه سؤال شد: آیا میشود به قائم آل محمد بهعنوان امیرالمؤمنین سلام کرد؟ فرمود: نه. این اسمی است که خدا امیرالمؤمنین علی را به آن نامیده و قبل و بعد از او جز کافر به این نام نامیده نشود.
راوی حدیث عرضه داشت: فدای شما شوم! پس به حضرتش چگونه باید سلام کرد؟ فرمود: باید گفت: «السلام علیک یا بقیه الله». آنگاه آیه شریفه را تلاوت فرمود: {بقیّتُ الله خیرٌ لکم إن کنتم مؤمنین}
همچنین خود آن وجود مقدس در سنین طفولیت خود را به این لقب معری نموده است.
آنگاه که جناب احمد بن اسحاق شرفیاب محضر امام یازدهم گردید و از حضرتش جویای خلیفه و جانشین پس از ان حضرت شد، امام از جا برخاسته به اندرون رفتند. وقتی بیرون آمدند، نور دیدهشان، مهدی آل محمد- که در سن سه سالگی بود و چهرهاش چون ماه تمام و بدر کامل میدرخشید – بر دوش شریفشان بود. فرمودند: ای احمد بن اسحاق، اگر نه این بود که در نزد خدا و خجج او کرامتی داردی، این پسرم را به تو نشان نمیدادم.
... حدیث به اینجا میرسد که جناب احمد عرضه داشت: آقای من، آیا میشود آیت و علامتی مشاهده کنم که دلم آرام گیرد و گواه امامت نور دیده تابان باشد؟ تا این جمله را احمد بن اسحاق گفت، ناگهان حجت سه ساله پروردگار، لب به سخن باز نمود و به زبان عربی فصیح فرمود: أنا بقیه الله فی أرضه والمنتقم من أعدائه فلا تطلب أثرا بعد عین یا احمد بن اسحاق: من بقیه الله هستم در زمین خدا و انتقام گیرنده از دشمنان او. پس بعد از این که به سرچشمه رسیدی نشانه مجو.
کمال الدین، ص384.
اصول کافی، ج93، ص106.