فراموش کردم
رتبه کلی: 2023


درباره من
سلام دوستان از شما ممنون هستم که به صفحه ی من سر زدید...........


















کسانی که نظر نمی دهند منو اد نکنند.....................................









اینم خدمت دوستای گلم.........













نظر ندی از لیست دوستان حذف میشی.........










نظر ندم از لیست دوستات حذفم کن........
حامد قره داغی. (hamed777 )    

مار و چوپان

درج شده در تاریخ ۹۳/۱۰/۰۶ ساعت 11:15 بازدید کل: 90 بازدید امروز: 90
 
چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد .
چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت :
به گردنت بزنم یا به لبت ؟
چوپان گفت : آیا سزای خوبی این است ؟
مار گفت : سزای خوبی بدی است ...
و قرار شد تا از کسی سوال بکنند ، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند .
روباه گفت :
من تا صورت واقعه را نبینم نمی توانم حکم کنم , برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند مار به استمداد برآمد و روباه گفت :
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود ...
تاریخ آخرین ویرایش مطلب: تاریخ آخرین ویرایش: ۹۳/۱۰/۰۶ - ۱۱:۱۵
اشتراک گذاری: تلگرام فیسبوک تویتر
برچسب ها:

1
1


لوگین شوید تا بتوانید نظر درج کنید. اگر ثبت نام نکرده اید. ثبت نام کنید تا بتوانید لوگین شوید و علاوه بر آن شما نیز بتوانید مطالب خودتان را در سایت قرار دهید.
فراموش کردم
تبلیغات
کاربران آنلاین (1)