ماامده ایم زندگی کنیم تاقیمت پیداکنیم نه اینکه باهرقیمتی زندگی کنیم زندگی ماحکایت یخ فروشی است که ازاوپرسیدندفروختی؟!گفت نه ولی تمام شد... تاریخ درج: ۹۵/۰۴/۰۹ - ۲۲:۰۴( 2 نظر , 91
بازدید )
رفته بودیم قهوه خونه یه دختروپسراومده بودن .ازرفتارشون معلوم بوددوست بودن .ازرفتارپسره معلوم بودخیلی عاشق دخترس .پسره پشتش به من بود.ولی دخترروبه روی من بود.اول بااشاره باهاش حرف زدم بعدبایه کاغذبهش اشاره کردم اونم باسرتاییدکردوقتی خواستن برن پسره رفت حساب کنه منم سریع کاغذروبه دختره دادم"توی کاغذنو... تاریخ درج: ۹۵/۰۴/۰۸ - ۱۶:۲۹( 1 نظر , 87
بازدید )
دختری درشهرغریبی برای خوابیدن نزدشیخی رفت نیمه شب شیخ قصدتجاوزبه دخترراکرد دخترازپنجره فرارکرد به کوچه بن بستی رسیدومردمستی رادیدوبی هوش شد صبح وقتی ازخواب بیدارشدپیش خواهرومادران مردمستخوابیده بود!باخودگفت :ازقضااگرروزی حاکم این شهرشوم صدهزارشیخ به یک مست فداخواهم کرد ترک تسبیح ودعاخواهم کردوسط کعب... تاریخ درج: ۹۵/۰۴/۰۸ - ۱۶:۱۳( 1 نظر , 78
بازدید )